فایل کامل و عالی مقاله جهتیابی در کوهستان
🔥 پیشنهاد ویژه: دریافت فایل فایل کامل و عالی مقاله جهتیابی در کوهستان با امکانات استثنایی!
فایل فایل کامل و عالی مقاله جهتیابی در کوهستان که هم اکنون ارائه میشود، یک راهحل جامع و بینظیر برای نیازهای تحقیقاتی و آموزشی شماست. این مجموعه شامل ۷۵ صفحه محتوای تخصصی است که با دقت بالا تهیه شده است.
ویژگیهای کلیدی فایل فایل کامل و عالی مقاله جهتیابی در کوهستان:
- محتوای ۱۰۰% اصلی و تألیفی
- قالببندی حرفهای و آماده ارائه
- منابع معتبر و بهروز
- پشتیبانی فنی رایگان
🎁 هدیه رایگان با خرید فایل فایل کامل و عالی مقاله جهتیابی در کوهستان:
با دریافت فایل فایل کامل و عالی مقاله جهتیابی در کوهستان امروز، یک پاورپوینت ارائه حرفهای شامل ۳ تمپلیت پاورپوینت اختصاصی رایگان دریافت خواهید کرد که مخصوص کاربران فایل کامل و عالی مقاله جهتیابی در کوهستان طراحی شدهاند.
این پاورپوینت به تنهایی ارزشی معادل ۵۰ هزار تومان دارد که امروز به صورت رایگان در اختیار شما قرار میگیرد.
چرا فایل کامل و عالی مقاله جهتیابی در کوهستان را انتخاب کنید؟
فایل فایل کامل و عالی مقاله جهتیابی در کوهستان برخلاف سایر محصولات مشابه:
- قابلیت شخصیسازی کامل دارد
- با جدیدترین استانداردهای آموزشی منطبق است
فایل کامل و عالی مقاله جهتیابی در کوهستان تنها محصولی است که این مجموعه خدمات را یکجا ارائه میدهد!
بخشی از متن فایل کامل و عالی مقاله جهتیابی در کوهستان :
هر کوهی لبخندی از خداوند است،
درود بر تو که بر بلندای زیباترین لبخند خدایی
مقدمه
کشور ما ایران دارای کوهستانها و چکادهای فراوانی است و حدود نیمی از سرزمین ما را کوه ها تشکیل میدهند.
وجود این پدیدههای طبیعی شرایط مناسبی را برای پرداختن به ورزش کوهنوردی فراهم آورده است. این ورزش مفرح از دیرباز مورد توجه علاقه مندان به طبیعت و کوهستان بوده و درچند سال اخیر شدت بیشتری یافته است. رشد رو به افزون گروههای کوهنوردی در بین اقشار مختلف مردم وعلاقه مندی آنها به برنامههای کوهپیمایی و لذت بردن از مواهب زیبای الهی در طبیعت و عدم آگاهیهای کامل عموم از فنون این ورزش من را برآن داشت که با نگارش مقاله ای در ارتباط با این ورزش پرطرفدار که تا حد امکان کاربردی ودر عین حال مختصر باشد اقدام نمایم.
تمام کسانی که با کوه مأنوس هستند وبه اصطلاح کفشی در کوه پاره کرده اند به وضوح میدانند که جاذبههای بیشمار کوهستان و قابلیتهای طبیعت بی همتایش اگر به گونه ای صحیح واصولی درک نگردند چه بسا بستری خطرناک برای علاقه مدان که تجربه و بی اطلاع از روشهای منطقی کوهنوردی فراهم سازد. انتقال تجربیات وآموخته ها از والاترین کارهاست و نشانه صدق مسلم دلبستگان کوه و کوهنوردی و وظیفه همه اهل فن و صاحبان دانش روز این ورزش است. چه بسیارند کوهنوردانی که به دلیل عدم آگاهی از یک نکته فنی یا نظری متحمل ضایعات و صدمات وصیعی گشته اند. امید آن دارم که این تلاش کوچک به مثابه قایقی در دریای بیکران ورزش کوهنوردی بتواند تنی چند از همراهان و دلباختگان طبیعت وکوهستان را به ساحل آگاهی و عافیت رهنمون سازد.
کوهها وصحراها فقط وسیله هستند برای نزدیک شدن به طبیعتم. من قله ها وصحراهای درونم را جستجو می¬کنم.
رینهولد مسنر
کوهنورد ایتالیایی
فاتح ۱۴ قله بالای ۸۰۰۰ متر
بخش اول
مقدمه جهتیابی
یافتن جهتهای جغرافیایی را جهتیابی گویند. جهتیابی در بسیاری از موارد کاربرد دارد. برای نمونه وقتی در کوهستان، جنگل، دشت یا بیابان گم شده باشید، با دانستن جهتهای جغرافیایی، میتوانید به مکان مورد نظرتان برسید. یکی از استفادههای مسلمانان از جهتیابی، یافتن قبله برای نماز خواندن و ذبح حیوانات است. کوهنوردان، نظامیان، جنگلبانان و; هم به دانستن روشهای جهتیابی نیازمندند.
هرچند امروزه با وسایلی مانند قطبنما یا GPS میتوان به راحتی و با دقت بسیار زیاد جهت جغرافیایی را مشخص کرد، در نبود ابزار، دانستن روشهای دیگر جهتیابی مفید و کاراست.
جهتهای اصلی و فرعی
جهتهای جغرافیایی، که شمال با رنگ قرمز مشخص شده اگر رو به شمال بایستیم، سمت راستمان مشرق ، سمت چپمان مغرب و پشت سرمان جنوب است. این چهار جهت را جهتهای اصلی مینامند. بین هر دو جهت اصلی یک جهت فرعی وجود دارد. مثلاً نیمساز جهتهای شمال و شرق، جهت شمالِ شرقی را مشخص میکند. با دانستن یکی از جهتها، بقیه جهتها را میتوان به سادگی مشخص نمود.
روشهای جهتیابی
برخی روشهای جهتیابی مخصوص روز، و برخی ویژه شب اند. برخی روشها هم در همه مواقع کارا هستند.
توجه شود که:
بسیاری از این روشها کاملاً دقیق نیستند و صرفاً جهتهای اصلی را به صورت تقریبی مشخص میکنند. برای جهتهای دقیق باید از قطبنما استفاده کرد، و میل مغناطیسی و انحراف مغناطیسی آن را هم در نظر داشت.
آنچه گفته میشود اکثراً مربوط به نیمکره شمالی است؛ به طور دقیقتر، بالای ۲۳۵ درجه (بالای مدار رأسالسرطان). در نیمکره جنوبی در برخی روشها ممکن است جهت شمال و جنوب برعکس آنچه گفته میشود باشد.
به نکات زیر توجه کنید:
۱- سعی کنید قبل از شروع سفر، نقشه ها و عکسهای موجود منطقه را بررسی نموده و نیز مسیر جریان رودخانههای بزرگ و سمتی که در آن کوه ها و یا سلسله جبال امتداد دارند و موقعیت نقاط مشخص روی زمین را نسبت به هم نشان کنید.
۲- اگر سوار کشتی یا قایقی بودید در صورت بودن فرصت؛ نکات زیر را بررسی کنید:
الف) سمت و مسیر حرکت شما به سمت خشکی
ب) طول و عرض جغرافیایی
ج) پیش بینی سمت وزش باد
د) سمت حرکت جریانات آب اقیانوس
جهت یابی و نقشه خوانی و گزارشات
قطبهای جغرافیایی
در نیم راه قطبهای جغرافیایی خطــی فرضی به نام استوا در نظر گرفته می¬شود که زمین را به دو نیم کره شمال و جنوبی تقسیم می¬کند.
زمین تقریباً یک کـره ا ی کامل است. و از آنجــا که کره زمین می¬چرخد، دو نقطـه ای را که در بالا و پایین زمین حـول آن می¬چرخد می¬توان نقاط مبدأ را در نظــر گرفت. به این دو نقطـه قطبهای جغرافیـایی گویند.
عرض جغرافیایی
تعدادی دایره فرضی به نام مـدار به موازات استوا رسم می¬شود که عـرض جغرافیـایی را نشان می¬دهد و به ۹۰ درجه شمـالی و جنـوبی تقسیــم شده اند.
طول جغرافیایی
طول جغرافیایی را با نصف النهــارها مشخص می¬کنند. نصف النهارها دوایـری فرضی هستند که از دو قطب می¬گذرند. یک نصف النهـار را بعنـوان مبنا انتخــاب کرده اند که طـول آن صفــر است (گرینویچ) فاصله نصف النهـار ها از یکدیگر در استـوا حداکثـر و رو به قطــب ها به تدریــج کم میشود تا به صفــر می¬رسنـد.
بخش دوم
جهت یابی در روز
ممکن است در یک سفر قطب نما نداشته باشیم و یا قطب نمای ما از کار افتاده باشد. در این حالت نیاز داریم تا راه خود را بدون استفاده از قطب نما و به کمک خورشید، ماه و ستارگان و طبیعت اطرافمان بیابیم.
برای یافتن موقعیتمان در یک سفر صحرایی ممکن است بالا رفتن از یک تپه و مشاهده اطراف ایده خوبی به نظر برسد. در بالای تپه خوب به اطرافمان نگاه میکنیم و آثار فعالیت انسان ها را مییابیم و میتوانیم تصمیم بگیریم که به کدام سمت حرکت کنیم. اما اگر نقشه و قطب نما به همراه نداشته باشیم نمی توانیم مشخص کنیم که کدام جهت شمال است. پس برای تعیین جهت جغرافیایی میتوانیم از یکی از روشهای زیر استفاده کنیم.
جهتیابی با سمت خورشید
۱- خورشید صبح تقریباً از سمت شرق طلوع میکند، و شب تقریباً در سمت غرب غروب میکند.
این مطلب فقط در اول بهار و پاییز صحیح است؛ یعنی در اولین روز بهار و پاییز خورشید دقیقاً از شرق طلوع و در غرب غروب میکند، ولی در زمانهای دیگر، محل طلوع و غروب خورشید نسبت به مشرق و مغرب مقداری انحراف دارد. در تابستان طلوع و غروب خورشید شمالیتر از شرق و غرب است، و در زمستان جنوبیتر از شرق و غرب میباشد. در اول تابستان و زمستان، محل طلوع و غروب خورشید حداقل حدود ۲۳۵ درجه با محل دقیق شرق و غرب فاصله دارد، که این خطا به هیچ وجه قابل چشم پوشی نیست. در واقع از آنجا که موقعیت دقیق خورشید با توجه به فصل و عرض جغرافیایی متغیر است، این روش نسبتاً غیردقیق است. تنها جایی که خورشید همیشه دقیقاً از شرق طلوع و در غرب غروب میکند، استوا است.
۲- در نیمکره شمالی زمین، در زمان ظهر شرعی خورشید همیشه دقیقاً در جهت جنوب است و سایه اجسام رو به شمال میافتد.
ظهر شرعی یا ظهر نجومی در موقعیت جغرافیایی شما، دقیقاً هنگامی است که خورشید به بالاترین نقطه خود در آسمان میرسد. در این زمان، سایه شاخص به حداقل خود در روز میرسد. برای دانستن زمان ظهر شرعی میتوانید به روزنامهها مراجعه کنید یا منتظر صدای اذان ظهر باشید. ظهر شرعی حدوداً نیمه بین طلوع آفتاب و غروب آفتاب است.
۳- حرکت خورشید از شرق به غرب است؛ و این هم میتواند روشی برای یافتن جهتهای جغرافیایی باشد.
سایه اجسام در صبح به سمت غرب است
جهتیابی با سایه چوب(شاخص)
شاخص، چوب یا میلهای نسبتاً صاف و راست است (مثلاً شاخه نسبتاً صافی از یک درخت به طول مثلاً یک متر) که به طور عمودی در زمینی مسطح و هموار و افقی(تراز و میزان) فرو شده است.
روش اول: نوک(انتهای) سایه شاخص روی زمین را [مثلاً با یک سنگ] علامتگذاری میکنیم. مدتی (مثلاً ده-بیست دقیقه بعد، یا بیشتر) صبر میکنیم تا نوک سایه چند سانتیمتر جابهجا شود. حال محل جدید سایه شاخص (که تغییر مکان داده است) را علامتگذاری مینماییم. حال اگر این دو نقطه را با خطی به هم وصل کنیم، جهت شرق-غرب را مشخص میکند. نقطه علامتگذاری اول سمت غرب، و نقطه دوم سمت شرق را نشان میدهد. یعنی اگر طوری بایستیم که پای چپمان را روی نقطه اول و پای راستمان را روی نقطه دوم بگذاریم، روبرویمان شمال را نشان میدهد، و رو به خورشید (پشت سرمان) جنوب است.
از آنجا که جهت ظاهری حرکت خورشید در آسمان از شرق به غرب است، جهت حرکت سایه خورشید بر روی زمین از غرب به شرق خواهد بود. هر چه از استوا دورتر میشویم، از دقت پاسخ در این روش کاسته میشود. یعنی در مناطق قطبی (عرض جغرافیایی بالاتر از ۶۰ درجه) استفاده از آن توصیه نمیشود.
در شبهای مهتابی هم از این روش میتوان استفاده کرد: به جای خورشید از ماه استفاده کنید.
روش دوم(دقیقتر): محل سایه شاخص را زمانی پیش از ظهر علامت گذاری میکنیم. دایره یا کمانی به مرکز محل شاخص و به شعاع محل علامتگذاری شده میکشیم. سایه به تدریج که به سمت شرق میرود کوتاهتر میشود، در ظهر به کوتاهترین اندازهاش میرسد، و بعداز ظهر به تدریج بلندتر میگردد. هر گاه بعد از ظهر سایه شاخص از روی کمان گذشت (یعنی سایه شاخص هماندازه پیش از ظهرش شد) آنجا را به عنوان نقطه دوم علامتگذاری میکنیم. مانند روش پیشین، این نقطه سمت شرق و نقطه پیشین سمت غرب را نشان میدهد.
در واقع هر دو نقطه سایه همفاصله از شاخص، امتداد شرق-غرب را مشخص میکنند. با اینکه روش پیشین نسبتاً دقیق است، این روش دقیقتر است؛ البته وقت بیشتری برای آن لازم است. برای کشیدن کمان مثلاً طنابی(مانند بند کفش، نخ دندان) را انتخاب کنید. یک طرف طناب را به شاخص ببندید، و طرف دیگرش را به یک جسم تیز؛ به شکلی که وقتی طناب را میکشید دقیقاً به محل علامتگذاری شده برسد. نیمدایرهای روی زمین با جسم تیز رسم کنید. وقتی سایه شاخص به حداقل اندازه خود میرسد (در ظهر شرعی)، این سایه سمت جنوب را نشان میدهد (بالای ۲۳۵ درجه).
حال خطی که دو چوب کوچک را به هم وصل میکند راستای شرقی – غربی را نشان میدهد. در حقیقت باید نقاط را به صورت دقیق مشخص نمائیم، زیرا هر دو نقطه که فاصلههای مشابهی از قاعده چوب بلند داشته باشند برای ما خط شرقی – غربی را مشخص میکنند.
بخش سوم
روشهای جهتیابی در شب
جهتیابی با ستاره قطبی
از آنجا که ستارهها به محور ستاره قطبی در آسمان میچرخند، در نیمکره شمالی زمین ستاره قطبی با تقریب بسیاری خوبی (حدود ۰۷ درجه خطا) جهت شمال جغرافیایی (و نه شمال مغناطیسی) را نشان میدهد؛ یعنی اگر رو به آن بایستیم، رو به شمال خواهیم بود.
برای یافتن ستاره قطبی روشهای مختلفی وجود دارد:
۱ به وسیله مجموعه ستارگان «دبّ اکبر»: صورت فلکی دبّ اکبر شامل هفت ستارهاست که به شکل ملاقه قرار گرفتهاند: چهار ستاره آن تشکیل یک ذوزنقه را میدهند، و سه ستاره دیگر مانند یک دنباله در ادامه ذوزنقه قرار گرفتهاند. هر گاه دو ستارهای که لبه بیرونی ملاقه را تشکیل میدهند (دو ستاره قاعده کوچک ذوزنقه؛ لبه پیاله ملاقه؛ محلی که آب از آنجا میریزد) را [با خطی فرضی] به هم وصل کنیم، و پنج برابر فاصله میان دو ستاره، به سمت جلو ادامه دهیم، به ستاره قطبی میرسیم.
۲ به وسیله مجموعه ستارههای «ذاتالکرسی»: صورت فلکی ذاتالکرسی شامل پنج ستاره است که به شکل W یا M قرار گرفتهاند. هرگاه (مطابق شکل) ستاره وسط W (رأس زاویه وسطی) را حدود پنج برابرِِ «فاصله آن نسبت به ستارههای اطراف» به سوی جلو ادامه دهیم، به ستاره قطبی میرسیم.
نکات:
صورتهای فلکی ذاتالکرسی و دبّ اکبر نسبت به ستاره قطبی تقریباً روبهروی یکدیگر، و دور ستاره قطبی خلاف جهت عقربههای ساعت میچرخند. اگر یکی از آنها پشت کوه پنهان بود، با دیگری میتوان ستاره قطبی را یافت. فاصله هر کدام از این دو صورت فلکی تا ستاره قطبی تقریباً برابر است.
اگر برای یافتن ستارهها در آسمان از نقشه ستارهیاب (افلاکنما) استفاده میکنید، بهخاطر داشته باشید که ستارهیابها موقعیت ستارهها را در زمان، تاریخ و موقعیت جغرافیایی (طول و عرض جغرافیایی) خاصی نشان میدهند.
هر چه از استوا به سوی قطب شمال برویم، ستاره قطبی در آسمان بالاتر (در ارتفاع بیشتر) دیده میشود. یعنی ستاره قطبی در استوا (عرض جغرافیایی صفر درجه) تقریباً در افق دیده میشود، و در قطب شمال(عرض جغرافیایی ۹۰ درجه) تقریباً بالای سر (سرسو، سمتالرّأس، رأسالقدم) دیده میشود. بالاتر از عرض جغرافیایی ۷۰ درجه شمالی عملا نمیتوان با ستاره قطبی شمال را پیدا کرد.
دو نمونه قطبنما
جهتیابی با هلال ماه
هلال ماه کهنه (نیمه دوم ماه قمری)
اگر به دلیل وجود ابر یا درختان نمیتوانید ستارهها را ببینید، میتوانید از ماه برای جهتیابی استفاده کنید.
ماه به شکل هلال باریکی تولد مییابد، و در نیمههای ماه قمری به قرص کامل تبدیل میشود، و سپس در جهت مقابل هلالی میشود. در نیمه اول ماههای قمری قسمت خارجی ماه (تحدب و کوژی ماه، برآمدگی و برجستگی ماه) مانند پیکانی جهت غرب را نشان میدهد. در نیمه دوم ماههای قمری، تحدب ماه به سمت مشرق است.
اگر خطی از بالای هلال به پایین آن وصل کنیم و ادامه دهیم، در نیمه اول ماه قمری شکل p و در نیمه دوم شکل q خواهد داشت. کره ماه در نیمه اول ماههای قمری پیش از غروب آفتاب طلوع میکند، و در نیمه دوم پس از غروب، تا پایان ماه که پس از نیمهشب طلوع مینماید.
پیدا کردن جنوب توسط ماه: اگر خطی فرضی میان دو نوک تیز هلال ماه رسم کرده و آن را تا زمین ادامه دهید، تقاطع امتداد این خط با افق، نقطه جنوب را [در نیمکره شمالی زمین] نشان میدهد.
این روش جهتیابی چندان دقیق نیست، ولی حداقل راهنمایی تقریبی را فراهم میسازد. در زمان قرص کامل نمیتوان از این روش استفاده کرد. وقتی ماه به صورت قرص کامل است، میتوان به کمک حرکت ظاهری ماه (که از مشرق به طرف مغرب است) جهتیابی کرد.
ستارگان دب اکبر و ستاره قطبی
قطب نمای ماه
در یک شب مهتابی چوبی را داخل زمین فرو کنید. با سنگ نوک سایه را علامت بگذارید. ده دقیقه بعد با سنگی دیگر نوک سایه جدید را علامت بگذارید. دو نقطه را به هم وصل کنید این خط مسیر شرق- غرب را نشان میدهد
پیدا کردن جنوب توسط ماه
خطی را بین دو تیزی هلال ماه رسم کرده و آن را تا زمین امتداد دهید. انتها یا امتداد این خط نقطه جنوب را در موقعیت شما نشان میدهد
جهت یابی بکمک ستارههای اوریون
کمربند ستارههای اوریون
اوریون از ۷ ستاره نزدیک به هم کمربند ستارگان است. سه ستاره نزدیک به هم کمربند ستارگان است. زمان دیدن صور فلکی اوریون وقتی است که از قسمت مشرق طلوع کرده و از مغرب غروب میکند. در خط استوا، دو حالت زیر تقریباً از روی سر شما میگذرد:
۱ از شمال عرض جغرافیایی جنوبی
۲ از جنوب عرض جغرافیایی شمالی
روش استفاده از ستارگان دب اکبر:
دب اکبر سومین صورت فلکی بزرگ آسمان محسوب میشود که از هفت ستاره تشکیل شده و چهار ستاره دُبّه Dubbe، مِراق Merak، فِخِذ Phecde و مِغرِز Megrez ، تقریباً به شکل چهار ضلعی قرار گرفته اند و کاسه آبگردان را تشکیل داده و ستارگان قائد Alkaid، عِناق Mizar، و جَون Aloith،ستارگان دسته آبگردان را تشکیل میدهند.اگر فاصله دو ستاره لبه آبریز آبگردان دبه و مراق (آلفا، بتا)که بنامهای قراولان The Pointers معروفند را شش برابر در امتداد هم بطرف جلو ترسیم کنیم به ستاره قطبی (جُدَی Polaris)می رسیم حال اگر رو به ستاره قطبی بایستیم روی ما بطرف شمال،پشت سر جنوب،سمت راست مشرق و سمت چپ مغرب را به ما نشان میدهد.
روش استفاده از ستارگان ذات الکرسی:
این مجموعه از پنج ستاره تشکیل شده است که اگر آنها را به طور فرضی به هم متصل نمایید شکل N یا W در آسمان پدید می¬آید که اگر نیمساز زاویه کوچک تر را رسم کنیم این امتداد به ستاره قطبی منتهی می¬گردد.
ستارگان ذات الکرسی
تذکر: در شب هنگام استفاده از ستارگان ذات الکرسی گاهی اوقات از ستاره راس زاویه وسط استفاده می¬گردد که امتداد از آن به ستاره قطبی ختم می¬گردد و در برخی مواقع نیمساز زاویه کوچک تر را حدودا ادامه می¬دهند که هر دو امتداد به ستاره قطبی می¬رسد.
جهت یابی به کمک ستارگان بادبادکی
حدود هفت یا هشت ستاره در آسمان وجود دارد که به شکل بادبادک یا علامت سوال میباشند. این ستارگان نیز از شرق بطرف غرب حرکت میکنند و در هر حال دنباله بادبادکى آنها بطرف جنوب است.
ستارگان بادبادک
بوسیله ستارگان صورت فلکی جَبّار
صورت فلکی جبار (Orion، شکارچی و بزرگ منش) از آسان یابترین و باشکوهترین صور فلکی آسمان محسوب میشوند. این صورت فلکی از تعدای ستاره تشکیل شده ویکی از جلوههای صورت فلکی جبار سه ستاره (دلتا، اپسیلون، زتا) در کمربند آن است که با چهارستاره دیگرشکل علامت سئوال، کاغذک، و بادبادک را تشکیل میدهند. تک ستاره پائین جبارکه نقطه علامت سئوال و یا دم بادبادک را تشکیل میدهد جهت جنوب را مشخص میکند (حرکت این صورت فلکی از مشرق به مغرب است و رؤیت آن از صبحگاه اواخر شهریور و تا شامگاه اوایل اردیبهشت ماه ادامه دارد).
بوسیله مجموعه ستارگان خوشه پروین
خوشه پروین Pleiades و هفت خواهران بصورت خوشه انگور و در سمت راست صورت فلکی جبار قرار دارد و با چشم غیر مسلح تعداد شش ستاره آن بنامهای (نیّرالثریا، اطلس،الکترا، مائیا، تحیه، آستروپ) قابل رؤیت میباشند و حداقل یکصد ستاره در بین این خوشه جای دارد که با چشم مسلح قابل دید میباشند. دم خوشه پروین از دو ستاره بنامهای اطلس و نیر الثریا تشکیل شده که جهت مشرق را به ما نشان میدهد.
کهکشان راه شیری
تودهی عظیمی از انبوه ستارگان است که تقریباً از شمال شرقی به جنوب غربی امتداد یافته است. در شمال شرقی این راه باریک است، و هر چه به سمت جنوب غربی میرود، پهنتر میشود. هر چه به آخر شب نزدیکتر میشویم، قسمت پهن راه شیری به طرف مغرب منحرف میشود.
در نیمکره جنوبی باید چلیپا یا صلیب جنوبی (Southern Cross) را در آسمان بیابیم. تا راستای جنوب را به ما نشان دهد. به کمک ماه میتوان ستاره قطبی را در آسمان مشخص نمود. اگر بتوانیم ماه را در آسمان ببینیم میتوانیم جهت شمال را مشخص نمائیم. هنگامی که ماه کامل است اگر به سمت ماه بایستیم رو به شمال ایستاده ایم.
بخش چهارم
جهت یابی طبیعی
این روشها خیلی قابل اطمینان نیستند. مثلاً «باد غالب» ممکن است حالت عادی را به طور قابلملاحظهای تغییر دهد و باعث تغییر و انحراف آن شود. همچنین در جنگلهای انبوه -به دلیل عدم نفوذ و رسوخ آفتاب درون آنها- برخی روشها کارا نخواهند بود. اگر از علامتهای طبیعی استفاده میکنید، برای تصمیمگیری، باید هر چند تا علامت مختلف را که میتوانید پیدا کنید.
بسیاری از روشهای زیر بر اساس آفتاب هستند: در نیمکره شمالی زمین، جهت رو به جنوب در معرض آفتاب بیشتری است. تابش خورشید رشد شاخهها و برگها را زیاد میکند.
جهتیابی با خزهها و گلسنگها:
سمت شمالی درختان و تختهسنگها، گلسنگها و خزههای بیشتری دارد؛ چرا که نمناکتر و مرطوبتر از سمت جنوبی آنهاست.
خزه در جایی رشد میکند که دارای سایه و آب زیادی باشد؛ محلهای خنک و نمناک. تنه درختان در سمت شمالی سایه و رطوبت بیشتری دارد، و در نتیجه خزهها معمولاً بیشتر در این سمت میرویند.
این روش همیشه نتیجه درست به ما نمیدهد. ۱) هرچند سمت شمالی در سایه بیشتری است، ولی لزوماً رطوبت سمت شمال بیشتر نیست؛ و برای رشد خزهها رطوبت مهمتر از سایه است(جایی که رطوبت در آنجا بیشتر ماندگار است). ۲) گاه ممکن است درختان و پوشش گیاهی مجاور طرف دیگر درخت را هم سایه کند. ۳) در یک اقلیم بارانی(جنگلها و بیشههای مرطوب) ممکن است همه طرف درخت نمناک باشد(یعنی خزه دور برخی درختان در همهطرف رشد کرده؛ البته معمولاً در جهت جنوب بیشتر رشد کردهاست). ۴) ممکن است باد مانع رشد خزه در طرف شمالی درخت شود. ۵) در مناطق خشک هم که اصلاً خزهای وجود ندارد!
ضمناً در نظر داشته باشید که معمولاً خزه در جهت نور آفتاب(جنوب) خرمایی رنگ است و در مکانهای سایه و مرطوب سبز یا طوسی رنگ.
جهتیابی به کمک گلها و گیاهان
گیاهان، و گلهای درختان تمایل دارند رو به آفتاب قرار بگیرند؛ یعنی جنوب یا شرق. برخی گیاهان برای جهتیابی اشتهار یافتهاند. مثلاً در آمریکا گُلی وجود دارد که همیشه جهتگیری شمالی- جنوبی دارد (رشد برگهایش به سمت خط شمال- جنوب است) و آن را «گیاه قطبنما (یا Compass Plant)» و یا «رُزینوید (Rosinweed)» میخوانند. نام علمی آن «سیلفیوم لاکینیاتوم» (Silphium laciniatum) است، و مسافران اولیه این سرزمین از این گیاه برای جهتیابی استفاده میکردهاند.
اکالیپتوس استرالیایی هم گیاهی جهتیاب است. این گیاه که در سرزمینهای گرم و خشک میروید، برگهایش رو به شمال یا جنوب است. همچنین درختی به نام «نخل رهنوردان ([ یا Traveler’s Palm])» وجود دارد که محور شاخههایش شرقی-غربی اند.
همانطور که گفته شد، این که کدام طرف شرق است و کدام طرف غرب، یا کدام یک از طرفین شمال یا جنوب است را میتوان با توجه به سمت خورشید و ماه در آسمان یا روشهای دیگر یافت -ماه و خورشید تقریباً در سمت جنوبی آسمان قرار دارند.
دارکوب (شانهبهسر) معمولاً حفرههایش را در سمت شرقی درخت حفر میکند. سنجابها هم معمولاً در سوراخهای سمت شرقیِ درختان خانه و لانه میگزینند.
جهت یابی با استفاده از درختان
خم بودن تنه ی درختان جنگل به یک جهت جنوب را به ما نشان میدهد (سمت کوژ جنوب را نشان میدهد) این روش بسیار تقریبی است و به هیچ عنوان جنبه عمومی ندارد. خزه زدن و یا پوسیده بودن یک طرف از اکثر درختان جنگل جهت شمال را به ما نشان میدهد (سمت خزه زده شمال است. این روش بسیار تقریبی است و به هیچ عنوان جنبه عمومی ندارد).
اگر جایی باشیم که کنده ی درخت بریده شده وجود داشته باشد میتوان بکمک حلقههای سنی درخت جهت یابی کرد؛ بطوری که آن سمت از درخت که حلقههای سنی آن تداخل بیشتری با هم دارند شمال را نشان میدهد.
اگر مقطع درخت بریدهشدهاى را نگاه کنید، تعدادى دوایر هم مرکز را مشاهده خواهید کرد. که هر یک از آنها نشان یکسال عمر درخت میباشد. درختى که بطور دائم آفتاب به تنهاش بتابد، دایرههاى نشاندهنده عمر آن درخت در یک سمت به هم نزدیکتر شده و در سمت دیگر از هم دور خواهند بود. سمتى که دوایرش از هم دورتر هستند، سمت جنوب است (بعلت تابش زیاد آفتاب و رشد بیشتر آن) و سمتى که دوایرش بهم نزدیکترند، سمت شمال میباشد. لازم به یادآورى است که در نیمکره جنوبى عکس این وضعیت خواهد بود.
جهت یابی توسط بوها
تشخیص بوها راهی برای جهت یابی است. مردم پلی نزی همواره در قایق هایشان با خود خوک میبرند. زیرا خوکها نسبت به بوها بسیار حساس بوده و نزدیک سرزمینهای بودار تغییر رفتار میدهند.
برای مشاهده محصول مشابه پیشنهاد میکنیم فایل کامل و عالی مقاله جهتیابی را ببینید.
بوی سینه دریا ما را به سمت خشکی هدایت میکند. بوهای تازه را روی دریا بهتر از خشکی میتوان تشخیص داد زیرا که بوی نمک بر روی دریا مداومتر است. در صحرا هر بویی بیانگر حضور انسان است بهترین زمان صبح زود و عصرها میباشد وقتی که جهت باد را میتوان تشخیص داد. بوها نزدیک به سطح زمین قوی تر هستند اگر شیء ساطع بو روی زمین باشد.
جهت یابی به کمک لانه مورچه ها
اگر قطبنما همراه نداشته باشید و هوا هم ابری باشد مورچهها میتوانند جهتها را به شما نشان دهند. مورچهها خاک لانه خود را به سمت شرق میریزند تا هنگام روز به عنوان سایهبانی برایشان عمل کند. مورچهها خاک را از لانه بیرون میریزند تا ذخیرهگاه خود را وسیعتر کنند و آن را سمت شرق میریزند تا هنگام روز راحتتر کار خود را انجام دهند. بدیهی است با شناختن شرق جهات دیگر را نیز به راحتی تشخیص میدهید.
استفاده از گوشها برای تعیین جهت
بومیان گرینلند از صدای نر پرنده ای به نام درسه برفی (snow-hunting) به عنوان راهنما در مه استفاده میکنند. هر پرنده نر صدای به خصوصی دارد که اسکیموها این صداها را از بالای آبدره ها به راحتی میشنوند. در مه از صدا را دنبال کرده و به راحتی به خانه میرسند.
* هنگام راه رفتن سر خود را به دنبال این صدا به جهات مختلف بچرخانید به محیط اطراف گوش کنید: صدای نهر، رودخانه، ترافیک بزرگراه، باد ته دره ها یا امواج.
* هنگام مه یا در شیب، در منطقه ای کوهستانی یا تپه ای، صدای فریاد یا صوت منعکس میشود. ۵ ثانیه طول میکشد که صدا مسافت یک مایل (KM 6/1) را طی کند. از این طریق موقعیت تقریبی خود را میتوانید با گوش دادن به صداها تخمین بزنید. از این روش در کشتیها هنگام مه استفاده شود. آنها از صدای زنگ، شلیک تفنگ، آژیر خطر، یا فریاد زدن استفاده میکنند. هر ثانیه که از تولید تا بازگشت صدا بگذرد یعنی صدا مسافتی حدود ۵۶۰ فوت (۱۷۰ متر) را از منبع صدا طی کرده است.
* قایقرانان نیز میتوانند به صدای پرندههای دریایی یا امواج گوش کنند. وقتی صدای شکسته شدن امواج شنیده میشود یعنی به کناره ها یا خلیج نزدیک هستند.
جهت یابی بوسیله ابرها
ابرها بعضی از عناصر خاص روی سطح زمین را منعکس میکند.
روی زمین نزدیک به آبهای پوشیده از یخ ابرها تصویر آب آزاد را منعکس میکند زیرا در این جا آب تیره نسبت به مناطق یخ زده نور کمتری را منعکس میکنند.
این بازتاب به شکل نقطه ای سیاه بر روی سطح زیرین ابر میباشد. این نقطه سیاه درواقع اندازه آب موجود را نشان نمیدهد چون منطقه ای کوچک میتواند بازتابی وسیع بر روی ابر از خود داشته باشد. این اتفاق در مناطق قطب شمال رخ میدهد که بخار موجود در هوا بر روی عمل انعکاس تأثیر گذاشته و نقطه سیاه روی ابر را بزرگتر میکند به این پدیده «آب آسمانی» میگویند.
جریان درحال حرکت یخ و یا کوه یخ را از طریق درخشش آنها در هوای ابری تشخیص داد. یک تکه کوچک یخ گاهی منطقه بزرگی از «یخهای چشمک زن» را خلق میکند.
روی زمین، ابرها آلودگی اندک شهرها را نشان میدهند شهرهایی که زیر خط افق هستند از فاصله ۴۸ تا ۸۰ کیلومتر دیده میشوند.
در کشورهای قطبی یا کشورهایی با کوههای برفی شکل کلی زمین در آسمان ابری منعکس میشود. ازطریق آن میتوان زمینهای برفی، آبهای آزاد مناطق صخره ای، یخهای تازه (رنگ سبز- آبی) و تکه زمینهای گیاهی که «برف صورتی» نامیده میشوند یعنی به رنگ متمایل به صورتی بازتاب داده میشوند را تشخیص داد.
در مناطق پوشیده از گیاه، تکههای یخی و زمینهای برفی که رنگ آبی پولادی روی سطح زیرین ابرها بازتاب داده میشوند.
در صحراهای بدون ابر، «درخشش صحرا» وجود دارد، درخششی که ناشی از انعکاس گرماست. به خاطر قدرت انعکاس ضعیف تر در مناطق پوشیده از گیاه، آبادیهای کویری ایجاد درخشش در صحرا میکنند.
در صحرا فاصله شتربان از زمین تقریب ۳ متر است و آبادیها معمولاً با تپه هایی تا ارتفاع ۳۰۵ متر محصور شده اند. شتربان گرد و غبار ایجاد شده توسط گرمای خورشید را بر روی درختان آبادی از دور میبینید.
جهت یابی بوسیله اشکال و جهت برف و یخ
مناطق قطبی و مناطق صحرای گرم شنی به هم شبیه هستند. تپههای برقی شبیه تپههای شنی است. با این تفاوت که تپههای برفی کمی کوچکتر و بیثباتترند.
تپههای معمولی برفی بسیار شبیه اند به تپههای شنی که موازی باد غالب هستند.
Sastrugi بین چند اینچ تا ۳ فوت ارتفاع دارد و همیشه نزدیک به هم هستند. اینها برای جهتیابی در روزهای ابری کاربرد دارند. در نزدیکی قطب شمال جایی که قطب نما کار نمیکند بسیار مفید هستند. برف تازه را سوراخ کنید تا جهت sastrugi را بفهمید. سطح برف و یخ را بادهای غالب پاک میکنند. فرسایش ناشی از یخ زدگی در شیبهای جنوبی بیشتر است زیرا در شب سردتر و در روز گرمتر است.
وقتی که باد قوی گرم قدرت ذوب کردن سریعتر برفها را نسبت به خورشید دارد. جهت باد خیلی مهم است. اما ممکن است در تعیین جهت دچار اشتباه شویم. در دامنههای جنوبی، گرمای خورشید، سایههای ذوب شده برجای میگذارد. سایههای ذوب شده درختان و سنگها بر روی برف انباشته میشود. این پدیده بخصوص در بهار دیده میشود. جهت باد بسیار مهم است. زیرا یک باد گرم و شدید برفها را زودتر از خورشی دآب میکند، که این پدیده میتواند شما را در جهت یابی گیج کند.
یخ زدگی دریا و جهت یابی
تکههای کوچک یخ صاف، مسافت احتمالی شما را از ساحل نشان میدهد. اگر تکههای یخ مانند پازل نزدیک هم هستند، نشان میدهد که شما از خشکی خیلی دور نیستید. اگر لبههای تکههای یخ تیز و برنده است، بیانگر نزدیکی به ساحل میباشد اما اگر قطعات یخ گرد و از هم دور هستند، نشان این است که از ساحل دورید.
جهت یابی توسط یخچالها
یخچالها با سنگها یا مانعی بزرگ، میز یخچالی را تشکیل میدهند. صخرههای بزرگ از آب شدن یخ زیرشان ممانعت میکند. بنابراین سنگ همچنان روی سطح یخ باقی میماند. سنگها یا موانع تدریجاً به عنوان محور قرار میگیرند. پایه ها نشان دهنده جنوب هستند به دلیل تابش خورشید بیشترین مقدار ذوب را دارد و به سمت جنوب خم شده و حالت میگیرد. بعد از مدتی این پایهها آب میشود و خورشید این فرآیند را همچنان انجام میدهد.
تأثیرات خورشید و باد
فرسایش یخ در شیبهای جنوبی به خاطر سرمای بیشتر در شب و گرمای بیشتر در روز چشمگیرتر است. در نیمه گرمتر سال فرسایش در شیبهای شمالی تپه ها نامحسوس تر است. در شیبهای جنوبی گرمای خورشید بر روی تودههای برفی، درختان، بوته ها و سنگها سایههای جذاب می¬سازد. توجه کنید که جهت باد بسیار مهم است زیرا یک باد گرم و قوی برف را سریعتر از خورشید ذوب میکند.
جهت یابی از روی باد
جهت یابی از روی باد غالب منطقه
نواحی معتدل: از غروب می¬وزد. (در هر دو نیم کره شمالی و جنوب)
نواحی گرمسیری: بین مناطق شمال شرقی و جنوب شرقی جریان دارند.
خط استوا: معمولاً از سمت شرق می¬وزد.
نیم کره شمالی: بادهای شمالی از بادهای جنوبی سردتر است.
تأثیرات خاص بادها
بادهای صحرایی یا بیابانی: همگی خشک و معمولاً همراه با ابر و باران است. نواحی قطبی: اگر دمای باد گرمتر از محیط باشد جهت آب را نشان میدهد. افت ناگهانی دما بدون تغییر جهت، امکان وجود یک کوه یخی شناور را نشان میدهد.
روی زمین: برای پیدا کردن جهت حرکت مستقیم میتوان از باد غالب استفاده کرد. باد به همان سمتی که باید بوزد میوزد. بنابراین مواظب هرگونه تغییر دما، رطوبت و قدرتی که باعث تغییر جهت باد شود، باشید.
در جنگلها: به تغییر جهت ابرها دقت کنید. مخصوصاً ابرهای بلندی که توسط بادهای غالب آورده میشوند. با نگاه به نوک درختان میتوانید جهت باد را بفهمید.
جهت یابی باد غالب
درختان تنها در مناطق باز و سریع، مخصوصاً مناطق معتدل به بادهای غالب عادت میکنند. در زمستان باد غالب معمولاً با برف و تگرگ همراه است که باعث شکستن شاخههای جوان میشود. عنکبوتها لانه خود را درمقابل باد نمی¬سازند. یک لانه پاره شده و دوباره ساخته شده نشان دهنده این است که باد وزیده شده، باد غالب نبوده است. اغلب حیوانات، پرندگان و حشرات لانههای خود را خارج از مسیر باد و ایمن میسازند.
اثرات خورشید بر درختان
معمولاً وزش باد، باعث کند شدن رشد درختان میشود برعکس که خورشید رشد شاخه ها و برگها را زیاد میکند. در نیم کره شمالی، قوس خورشید به سمت جنوب است به همین دلیل درختان جنوب بهتر و بیشتر رشد میکنند وجود درختانی مثل: صنوبر سیاه و سفید، راش، بلوط، درختان آزاد، شاه بلوط هندی، افرا نروژی و درخت اقاقیا صحت این مسئله را ثابت میکنند. این درختها در جنوب بیشتر دیده میشود (مطمئن باشید که این درختان درمعرض بادهای شدید هستند).
به خاطر نوع تابش خورشید، شاخههای جنوبی درختان افقی تر و شاخههای شمالی عمودیترند. درختان مثل کاج، سرو، صنوبر راست رشد میکنند. بعضی انواع درختان نیز بدون نور خورشید رشد میکنند. در نیم کره شمالی، معمولاً درختان برگ ریز در شیبهای جنوبی تپه ها می¬رویند و سراشیبهای شمالی همیشه سبز است.
در کوههای سنگی، کاجهای انحناپذیر در شیب جنوبی صنوبر انگلمان در شیب شمالی میرویند. کاکتوسهای شبکه ای به سمت جنوب تمایل دارند. به خاطر درجه حرارت شمال، گلها و گیاهان به سمت جنوب و شرق تمایل دارند. نشانه هایی که سرخپوستان به کار میگیرند. جهت رویش بعضی از درختان به سمت جنوب است زیرا به سمت خورشید رشد میکنند.
پوست بعضی درختان به سمت شمال تیره تر و خشن تر است. حلقههای تنه درخت به سمت شمال ضخیم تر از قسمت جنوبی هستند. زمین اطراف ریشه درختان به سمت جنوب سست تر و توخالی تر از قسمت جنوبی است پس زمین به سمت شمال سفت تر بوده و به خشکی زمین جنوبی نیست.
نشانههای مور تپهها
مورچههای جنوبی، مور تپه ها یا خانههای خود را بر روی شیبهای جنوب شرقی میسازند، زیرا خورشید در پاییز و زمستان بیشتر به این قسمتها می¬تابد.
مور تپههای خود را نزدیک درختان و صخرههای جنوبی و جنوب شرقی بنا میکنند. تنها مورچه دروگر غرب آمریکایی است که فقط ورودیه مور تپه را در پایین جنوب شرقی و جنوبی میسازد. البته لانه مورچه نقره ای هم در مناطق کوهستانی بلند کولورادو به همین شکل است.
نکته
این روشهای طبیعی به صورت کامل قابل اطمینان نیستند و شرایط محیطی و میتواند توسط عوامل مختلف مانند باد تغییر کند. قبل از استفاده از این علائم بهتر است از روشهای مطمئن تری که ذکر شد استفاده نمائیم.
جهت یابی ملخهای مهاجر با استفاده از چشمهای خود نه شاخک
جهت یابی با چشم و دیدن، فرآیندی پیچیده است که مغز کوچک ملخ قادر به تجزیه و تحلیل و اجرای این فرایند دشوار نیست و تنها جاندارانی که مغز بزرگی دارند، مانند انسان، میمون و اختاپوس ها میتوانند فعالیتهای حرکتی خود را کنترل کنند.
تعداد سلولهای عصبی سیستم بینایی پستاندارانی که مغز بزرگ دارند، از تعداد سلولهای عصبی همه بدن یک ملخ بیشتر است. مغزهای بسیار کوچک نیز میتوانند فعالیتهای پیچیده را انجام دهند.
بیشتر حشرات خزنده مانند سوسک یا مورچه، چشم بسیار کوچکی دارند و از شاخکهای بلند خود، مانند یک رادار، برای جهت یابی استفاده میکنند.
این در حالی است که ملخ ها، شاخک هایی کوچک و چشمانی بزرگ دارند و به همان میزان که در پروازند، روی زمین هم راه میروند و همین مسئله باعث شد تا محققان درباره نقش چشمان این حشره بیشتر تحقیق کنند و به این نتیجه برسند که این حشرات، برای تعیین مکان قرار دادن پاهای خود، از چشمانشان استفاده میکنند.
زمانی که ملخ یک پای خود را نمی بیند، یک پای دیگر را جایگزین پایی که نمی بیند میکند و به همین ترتیب به جلو حرکت میکند.
راز چگونگی جهت یابی پرندگان
مولکولهای داخل چشم پرندگان مهاجر قابل جهت گیری بوسیله خطوط ضعیف مغناطیسی است.این یافته به دانشمندان کمک کرده است به چگونگی جهت یابی این پرندگان هنگام مهاجرت پی ببرند.
حدود پنجاه گونه حیوان شناخته شده اند که از جهت میدان مغناطیسی زمین برای پیدا کردن راه خود استفاده می¬کنند، میدان مغناطیسی زمین آنقدر ضعیف به نظر می¬رسد که نمی¬تواند تاثیری بر دستگاه عصبی داشته باشد. بر اساس یک سری واکنشهای پیچیده فتوشیمایی درون چشم پرندگان و دیگر حیوانات رخ می¬دهد و به آنها کمک می¬کند تا از یک جهت یاب و قطب نمای داخلی استفاده کنند.
جهت یابی حرفه ای در هر شرایط
اگر در بیابان هستید و پوشش گیاهی وجود ندارد میتوانید از آفتاب جهت یابی کنید اما اگر هوا ابری شده (به تازگی) و میخواهید جهت یابی کنید با پیدا کردن یک تپه پر شیب در جهتهای مختلف روی خاک شیب دست بگذارید و حرارت آن را بسنجید و تمام اطراف تپه را نه به صورت پیوسته .. لکه به صورت ۱۸۰ درجه امتحان کنید (ابتدا دست بگذارید سپس در سمت مقابل این کار را امتحان کنید) نحوه جهت یابی به این صورت است که در تپههای پر شیب طرفی که رو به شمال است خاکش خنک تر از طرفی است که رو به جنوب است.
روش بعدی بسیار نادر است اما با اینحال در وضعیتی ممکن است ناچار باشید. اگر زنبوری دیدید به حرکت آن دقت کنید. اگر مسنقیم پرواز میکرد بدانید یا به سمت لانه میرود یا به سمت گل. اما اگر در محیطی پروازی رقص مانند به نمایش میگذاشت (دور از لانه) در حرکت آن دقیق شوید. زنبورهای در جستجوی گل در حرکات مارپیچی خود برای مدتی به سمت شمال پرواز میکنند (چند ثانیه) بعد ناگهان چند دور دور خود میچرخند و حرکت نا منظمی را آغاز میکنند و بعد از مدتی ناگهان رو به شمال میکنند و مدتی مستقیم به سمت شمال میروند و این کار را پیاپی انجام میدهند.
روش دیگر از روی شناسایی پرندههای مهاجر است. در دشتهای مرکزی ایران به طور معمول در بهار اکثر پرنده ها از جنوب به شمال و در پاییز از شمال به جنوب پرواز میکنند (در دستههای چند تایی). روش بعدی هم بسیار نادر است و آن جفت گیری سمندر هاست. اکثر سمندر ها در حین جفت گیری در روز معمولا رو به جنوب با هم جفت گیری میکنند اما به خوبی این نکته هم قید شده که این روش اصلا قابل اطمینان نیست.
اگر سوسک مصری دیدید که گلوله ای از پهن خشک را میغلتاند و با خود میبرد اگر دو سوسک بودند بدانید که (در ایران) به سمت غرب میروند اما اگر یک سوسک بود ممکن است به هر جهتی برود.
روش دیگر از روی لانه مورچههای سرخ است. اگر لانه ای از مورچههای سرخ پیدا کردید به جهت سوراخ آن اعتماد نکنید بلکه لانه را بدون تخریب قسمتهای زیرین بکنید. اگر توانستید حفره ای را که لاروهای مورچه قرمز در آن نگهداری میشوند پیدا کنید به فاصله ۵۰ سانت اطراف آن را کنده و سعی کنید دومین محل نگهداری لارو ها را پیدا کنید. اگر هر دو محل متعلق به یک لانه باشند محل این دو قسمت نگهداری لارو ها در امتداد شمال جنوب است. یعنی اگر خطی را بین دو محل نگهداری رسم کنید آن خط امتداد شمال جنوب را نشان میدهد.
روش بعدی چشیدن خاک است. اگر توانستید مسیری باقی مانده از یک جریان قدیمی آب مانند نهر یا جوب خشک شده ای را در روی یک شیب پیدا کنید (در بیابان) اگر خاک پایین شیب آن شور تر از خاک بالای شیب بود بدانید که شیب به سمت جنوب است. اما اگر شورتر نبود دلیل بر به سمت شمال بودن شیب نیست.
در شب یک مار صحرایی را دنبال کنید. (بسیار مواظب باشید به آن نزدیک نشوید چون هم خطرناک است و هم اگر نزدیک شوید تغییر جهت داده تا حمله یا فرار کند). اگر اثر مانده بر شن ناشی از حرکت آن که مانند زیگزاگ است نا متقارن بوده و شیب زیگزاگهای یک طرف (راست) از زیگزاگهای چپ بیشتر بود بدانید مار به سمت شرق (طلوع آفتاب بعدی) حرکت میکرده است. اما اگر زیگزاگ حرکت آن منظم بود میتواند به هر جهتی باشد.
بخش پنجم
جهت یابی بوسیله ابزار
جهت یابی به کمک ساعت مچی
از ساعت معمولی میتوان به طور تقریب برای تعیین شمال حقیقی استفاده کرد. در نیمکره شمالی عقربه ساعت شمار سمت خورشید قرار میگیرد که در این موقع نیمساز زاویه بین عقربه ساعت شمار و ساعت ۱۲ معرف امتداد شمال و جنوب خواهد بود. البته این طریق در مورد وقتهای محلی صدق میکند و در مورد وقتهای غیرمحلی بهترین گزینه، تنظیم ساعت به وقت محلی است. اگر در تعیین شمال مردد شدید به خاطر بیاورید که خورشید قبل از ظهر در سمت مشرق و هنگام عصر در سمت مغرب قرار میگیرد.
در نیمکره جنوبی روش کمی تفاوت دارد، بدین ترتیب که ابتدا ساعت ۱۲ را به سمت خورشید گرفته و نیمساز زاویه بین ساعت ۱۲ و عقربه ساعت شمار را رسم کنید. این نیمساز امتداد شمال- جنوب را نشان خواهد داد.
ساعت شما به کمک خورشید میتواند مانند یک قطبنمای ساده برایتان عمل کند. در ساعتهای عقربهدار دو عامل «ساعت ۱۲» و «عقربه ساعت شمار» میتوانند در جهتیابی به شما کمک کنند.
اگر عقربه ساعت شمار را طوری بگیرید که سایه آن منطبق بر خودش باشد، (یعنی درست به سمت خورشید باشد) نیمساز زاویهای که عقربه ساعت شمار با ساعت ۱۲ میسازد جنوب را به شما نشان میدهد. (این در صورتی است که در نیمکره شمالی باشید.) در این صورت پشت سر شما شمال، دست چپ شما شرق و دست راست شما غرب است. به این ترتیب جهت تقریبی قبله را هم تشخیص دادهاید. اگر کمتر از ۱۰ درجه به غرب منحرف شوید جهت قبله را هم تشخیص دادهاید.
در هنگام شب نیز (از ۶ عصر تا ۶ صبح) چون خورشید در آسمان نیست. محل آن را معادل ساعتی که در آسمان هست در نظر میگیریم. دلیل تقسیم کردن ساعت به دو بخش این است که ساعت در شبانه روز ۲ دور میزند ولی خورشید یک دور که البته این حالت مشکلی در تعیین جهت ایجاد نمی کند.
جهتیابی با قطبنمای دستساز
اگر قطبنمایی به همراه نداشتید، ولی اتفاقاً یک سوزن یا میخ کوچک در جیبتان یافتید، این روش کمککار شما در ساخت یک قطبنما خواهد بود. البته احتمال استفاده از آن در شرایط واقعی کم است، ولی انجام آن کاری سرگرمکننده است.
با مالش دادن یک سوزن فقط در یک جهت به آهنربا -یا حتی احتمالاً چاقوی خودتان-، یا مالیدن آن فقط در یک جهت به پارچه ابریشمی یا پنبهای، سوزنْ مغناطیسی یا قطبی میشود؛ مانند سوزن قطبنما. (مثلاً با ۳۰ بار مالش دادن سوزن به آهنربا از طرف خودتان به سمت بیرون، سوزن به اندازه کافی خاصیت آهنربایی پیدا میکند. همچنین مالش سر سوزن از پایین به بالا بر پارچه ابریشمی باعث میشود که سر سوزن نقطه شمال را نشان دهد). حتی میتوانید آنرا در یک جهت میان موهای سر خود بکشید. توجه کنید که همیشه فقط در یک جهت مالش دهید.
حال اگر آنرا روی یک چوبپنبه یا پوشال کوچک قرار دهید(سوزن را به چوبپنبه چسب بزنید، یا درون آن فرو کنید؛ یا در دو طرف سوزن چوبپنبههایی کوچک فرو کنید)، و روی آب (آب راکد یا ظرفی پر از آب) شناور نمایید، مانند یک قطبنما عمل میکند، و سر سوزن رو به شمال میچرخد. برای اینکه سمت شمال و جنوب سوزن را اشتباه نکنید، این نکته را در نظر بگیرید که -در نیمکره شمالی زمین- آن سمت قطبنما که تقریباً رو به خورشید و ماه است، سمت جنوب است، زیرا آنها در قسمت جنوبی آسمان قرار دارند. همچنین میتوانید سوزن را با یک آهنربا امتحان کنید، و سپس سمت شمال را با علامتی روی آن مشخص نمایید.
روش دیگر ساخت آهنربا این است که یک میله یا سوزن آهنی یا فولادی را در جهت میدان مغناطیسی زمین تراز کنیم، و سپس آنرا حرارت داده یا بر آن ضربه وارد کنیم. حال اگر این آهنربا را روی سطحی با اصطکاک کم قرار دهیم (روی یک تکه چوب کوچک در آب شناور سازید، یا مثلاً سوزن را با یک ریسمان غیرفلزی آویزان(معلق) نمایید) قطبنمای ما کار میکند؛ یعنی میله آنقدر میچرخد تا در راستای میدان مغناطیسی زمین (شمالی-جنوبی) قرار گیرد. مغناطیسی کردن سوزن با باتری: اگر سیمی را دور سوزن بپیچانید و برای چند دقیقه سر سیم را به ته باتری وصل کنید، سوزن مغناطیسی میشود.
به دلیل کشش سطحی آب، میتوان سوزن را به تنهایی روی سطح آن شناور کرد. مثلاً میتوان سوزن را روی کاغذی گذاشت، و کاغذ را روی آب گذاشت. اگر کاغذ روی آب بماند که بهتر، و اگر کاغذ در آب فرو برود احتمالاً سوزن روی آب باقی میماند. اگر سوزن را با گریس یا روغنی غیرقابلحل در آب چرب کنید (مثلاً با مالش سوزن به موهای خود سوزن را چرب نمایید)، کار آسانتر خواهد شد. چرب بودن سوزن سبب میشود که سوزن روی سطح آب شناور بماند.
پیدا کردن وقت از روی جهت یابی
با داشتن جهت میتوان ساعت را مشخص نمود، بدین ترتیب که یک نیم دایره روی زمین رسم میکنیم،بطوریکه برآمدگی آن بطرف شمال باشد و آنرا به دوازده قسمت مساوی تقسیم میکنیم و از جهت مغرب به مشرق اعداد ۶ الی ۱۸ را مینویسیم و حتما عدد ۱۲ بطرف شمال باشد، سپس شاخص نسبتا صافی را در مرکز دایره بصورت عمود در زمین فرو میکنیم، سایه شاخص بطرف هر عددی که باشد ساعت تقریبی را به ما نشان میدهد.
مغناطیسی کردن سوزن با باتری
اگر سیمی را دور سوزن بپیچانید و برای چند دقیقه سر سیم را به ته باتری وصل کنید، سوزن مغناطیسی میشود. به دلیل کشش سطحی آب، میتوان سوزن را به تنهایی روی سطح آن شناور کرد. مثلاً میتوان سوزن را روی کاغذی گذاشت، و کاغذ را روی آب گذاشت. اگر کاغذ روی آب بماند که بهتر، و اگر کاغذ در آب فرو برود احتمالاً سوزن روی آب باقی میماند. اگر سوزن را با گریس یا روغنی غیرقابلحل در آب چرب کنید (مثلاً با مالش سوزن به موهای خود سوزن را چرب نمایید)، کار آسانتر خواهد شد. چرب بودن سوزن سبب میشود که سوزن روی سطح آب شناور بماند.
موقعیت یابی به کمک ساعت
بسیاری از مردم امروزه دارای ساعت دیجیتالی هستند. برای تعیین جهت کافی است ساعت را خوانده و روی یک کاغذ ساعتی عقربه دار که همان زمان را نشان دهد بکشیم و آن را روی صفحه ساعت خود قرار داده و به روشی که در بالا گفته شد جهت شمال و جنوب را مشخص نمائیم.
این روش در هوای مه آلود و هنگامی که تنها هاله ای از خورشید مشخص است و جایگاه آن به خوبی قابل تشخیص نیست نیز کاربرد دارد. در این حالت کافی است یک تکه چوب نازک داشته باشیم و آن را به صورت قائم در زمین فرو کنیم و سایه آن در روی زمین هم راستا با جهت تابش خورشید بر روی زمین میافتد که نوک سایه دقیقا در جهت مخالف خورشید قرار میگیرد. حال که جایگاه خورشید مشخص شده است میتوان از روش شرح داده شده راستای شمال و جنوب را مشخص کرد.
قطبنما و قبلهنما
آیا تا به حال در جایی گمشده اید؟ و در یک شهر جدید و یا در مسیر جاده ای نشانه ای را از کسی پرسیده اید؟ قطب نما و قبله نما، دو وسیلهای هستند که از دیر باز برای یافتن و تعیین جهتهای اصلی جغرافیایی (شمال، جنوب، شرق و غرب) و جستجوی مکان ها به کار می¬رفتهاند.
از ابتدا، انسان ها برای کشف سرزمینهای جدید، مسافرت از شهری به شهر دیگر و یا از کشوری به کشور دیگر نیازمند دانستن جهتهای جغرافیایی بوده اند. با دانستن سمت و سوی جهتهای جغرافیایی و نیز محل آغاز حرکت (مبداء) میتوان جهت و مسیر حرکت را به سمت مقصد مورد نظر تنظیم کرد و گم نشد؛ مخصوصاً اگر مسیر، در طول بیابانها، جنگلها، دریاها و یافتن کسی که نشانی را بداند، محال باشد و یا شب هنگام حرکت کنیم.
قطب نما، وسیله ای است که در این راه کمک بسیاری به انسان ها کرده است. وسیلهی اصلی به کار رفته در قطبنما، آهنربا است. حتماً تا حالا یک آهنربا و یا وسایلی را که در آنها آهنربا به کار رفته است دیدهاید. در غیر این صورت، کافی است سری به یخچال منزلتان بزنید. میبینید، نوار دورِ درِ یخچال آهنرباست که باعث چسبیدن و محکم شدن در به بدنهی آن میشود. در طبیعت، بعضی مواد و سنگها خاصیتی دارند که باعث جذب مواد آهنی و فولادی به آنها میشود.
این خاصیت را خاصیت مغناطیسی یا آهنربایی میگویند، به هر جسمی که این خاصیت را داشته باشد آهنربا میگویند. آهنرباها میتوانند تمامی حجمهای آهنی (مثل سوزن، کلید منزل، میخ و;) را جذب کنند و یا به آنها بچسبند. وقتی دو آهنربا را کنار هم قرار دهیم، اتفاق جالبی میافتد: دو سر آهنرباها از هم دور میشوند و به هم میچسبند و دو سر دیگر وقتی یکی از آنها را را سر و ته کنیم از هم دور میشوند.
آهنرباها انواع مختلفی دارند: میلهای، نعل اسبی، حلقهای و;.
هر آهنربا دارای دو سر مختلف است که دارای خصوصیتهای مختلف و مخالف هم هستند. به آنها قطبهای شمال و جنوب آهنربا میگویند. اولی را با N و دومی را با S (حروف ابتدای کلمههای انگلیسی North به معنی شمال و South به معنی جنوب) نمایش میدهند. جذب آهنرباها از یک سمت و دفع (رانش) آنها از سمت دیگر، دقیقاً مربوط به این دو قطب است. قطبهای همنام (مثلاً دوقطب N و N و یا دو قطب S و S از دو آهنربای مختلف) همدیگر را دفع میکنند، ولی دو قطب غیر همنام مثل S از یک آهنربا و N از آهنربای دیگر همدیگر را جذب میکنند. به طور سادهتر، اگر یک آهنربایِ میلهای را از سمت قطب N به نزدیک قطب S یک آهنربای میلهای دیگر ببریم، به یکدیگر میچسبند، ولی اگر آهنربای اول را از سمت قطب S آن به قطب S آهنربای دوم ببریم، از هم دور میشوند. اما موضوع اصلی و جالب آنست که بدانید خودِ کره زمین هم آهنربای عظیمی است که دقیقاَ خاصیتی مشابه همین آهنرباهای کوچک را دارد. کرهی زمین به دلیل وجود مواد مذاب مغناطیسی (از جنس اکسید آهن) در هستهی مرکزی آن، دارای خاصیت مغناطیسی است.
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.