فایل کامل و عالی فطرت ، خداجویی بشریت
دریافت فایل کامل و عالی فطرت ، خداجویی بشریت به همراه پاورپوینت رایگان!
🎁 پیشنهاد ویژه برای شما!
با خرید پروژه فایل کامل و عالی فطرت ، خداجویی بشریت، یک پاورپوینت حرفهای با طراحی جذاب و قابل استفاده بهصورت کاملاً رایگان به شما اهدا میشود.
✨ چرا فایل کامل و عالی فطرت ، خداجویی بشریت انتخاب مناسبی است؟
- ۸۸ صفحه فرمتبندیشده و استاندارد: فایل Word حاوی ۸۸ صفحه کاملاً تنظیمشده است و آماده برای چاپ یا ارائه میباشد.
- مطابق با استانداردهای علمی: این فایل مطابق با اصول و استانداردهای دانشگاهی و مؤسسات آموزشی تهیه شده و بهخصوص برای دانشجویان و دانشآموزان مناسب است.
- محتوای دقیق و منظم: فایل نهایی بدون هیچگونه بهمریختگی ارائه میشود و تمامی موارد بهدرستی تنظیم شدهاند.
- پاورپوینت رایگان: بهعنوان یک هدیه ویژه، پاورپوینت آماده با طراحی زیبا و استاندارد به همراه فایل Word دریافت خواهید کرد.
- آماده برای ارائه: فایلها بهطور کامل آمادهاند و نیازی به تغییر یا ویرایش برای ارائه در کلاسها و سمینارها ندارند.
- مطالب علمی و کاربردی: این فایل شامل اطلاعات علمی بهروز و مفید است که به شما در درک بهتر موضوعات کمک خواهد کرد.
- قابلیت ویرایش آسان: فایل کامل و عالی فطرت ، خداجویی بشریت بهطور کامل فرمتبندی شده است و بهسادگی قابل ویرایش است تا با نیازهای شما هماهنگ شود.
- تضمین کیفیت: ما کیفیت این فایل را تضمین میکنیم و در صورت بروز هرگونه مشکل، پشتیبانی کاملی ارائه میدهیم.
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
فایل کامل و عالی فطرت ، خداجویی بشریت دارای ۸۸ صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد فایل کامل و عالی فطرت ، خداجویی بشریت کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
عبادت، فطریت بشرّیت است:
فطرتاً هر موجودی که لباس هستی پوشیده و از کتم عدم پای به عرصه حیات و زندگی نهاده، به طور مرموز و ناخودآگاه، خواستار و پویای آفریدگار و صانع خویش است و از هر سوی به سوی دیگر خالق و پروردگار خود را میجوید، تا پاس حرمت، و احترام لازم او را بنماید، و از فضل و رحمت و اکرام او، تشکّر و سپاسگزاری نموده، و به مصداق اینکه «انسان بنده احسان است» به پیشگاه با عظمت او سرتعظیم فرود آورد.
خداوند میفرماید:
فَاَقِمْ وَجْهَکَ لِلدّینِ حنیفاً فِطْرَتَ الله الَّتی فَطَرَالنّاسَ عَلَیْها لاتَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللهِ ذلِکَ الدّینُ الْقَیِّمُ، وَلکِنَّ اَکْثَرَ لایَعْلَمُونَ».
به آیین راست خداوند روآور، آیینی که خدا آفرینش انسان را بر روی آنها نهاد، و خلق خداوند تغییرپذیر نیست. این است دین استوار و محکم، ولی بیشتر مردم جاهل هستند و به آن علم ندارند.
هدف از دین حنیف در آیه شریفه که آفریدگار متعال خلقت انسان را بر آن استوار ساخته است همانا آیین و دین توحیدی و خداپرستی است، که انحراف از جاده و صراط مستقیم توحیدی را مخالف فطرت انسان دانسته است.
فطرت چیست؟
فطرت یک شعور باطنی است که انسان را به طور ناخودآگاه به سوی خالق و آفریدگار رهبری و هدایت مینماید، و در هدایت خود به سوی خدا به هیچگونه استدلال و برهانی نیاز ندارد، و ناخودآگاه آدمی را خداخواه و خداجو نموده و این امر غریزی را در نهاد انسان، شکوفا میسازد.
بنابراین آدمی باید بالفطره مؤمن و مسلمان و موحد بوده باشد، و صراط مستقیم الهی را بپیماید، و از هرگونه اعوجاج و انحراف به دور باشد. مگر اینکه در سر راه او خار تبلیغات سوء و انحرافات و اعوجاج اخلاقی باشد، که در این صورت مسیر طبیعی مذهبی و ایمانی او را تغییر میدهد نهالی که از زمین بالا میآید تا زمانی که خاری، و مانعی در سرراهش نباشد و مسیر او را عوض نکند، راست و مستقیم بالا میرود، و از کج شدن و انحرافات به دور میماند. و آدمی نیز همین حکم را دارد، اگر شیطنت شیطانها و خنّاسها، در سرراهش سبز نگردد، فطرت خداجویی و خداخواهی، او را به سرمنزل فلاح و رستگاری میرساند. در حقیقت فطرت نوری است که در جوهر وجود انسان نهفته است تا از تاریکیها و از چنگال شیاطین رهایی یابد، و صراطمستقیم الهی را با نورانیّت فطرت بپیماید و به هدایت ابدی راه یابد. فطرت پدیدهای است مرموز، که در کنه جوهر عبودیت نهفته است وسخن حکیمانه «عبودیت جوهری است که در نهاد آن ربوبّیت نهفته است» بیانگر آن است.
إذعان دانشمندان غرب بر خداجویی بشریّت
جان ایورث استاد دانشگاه کلمبیا درباره مذهب چنین میگوید:
«هیچ فرهنگ و تمدّنی در نزد هیچ قومی نمیتوان یافت مگر آنکه در آن فرهنگ و تمدن، شکلی و نقشی از مذهب وجود داشته است، و ریشههای مذهب تا اعماقی تاریک از تاریخ، که ثبت نشده و به دسترس بشریّت نرسیده، کشیده است».
ناگفته نماند! اگر رهبری و هدایت انبیای عظام نبود، اگر مراقبتهای صحیح و منظم پیامبران الهی نبود، فطرتهای روی زمین شکوفا نگشته و به ثمر نمیرسید، و بشریّت به کلی سر از بتپرستی با ابعاد مختلفش درمیآورد، و به انحراف کشیده میشد. بنابراین، انسانها باید از رهروان أنبیاء و پیشوایان پاک دینی و مذهبی باشند، تا در مکتب أنبیاء و ائمه ـ علیهمالصلاه و السلام ـ درس توحید و خداشناسی بیاموزند و از انحراف مصون بمانند.
«ژان ژاک روسو» میگوید:
«راه خداشناسی منحصر به عقل نیست؛ بلکه شعور فطری بهترین راهی است برای اثبات این موضوع که همه موجودات غیرانسان باشعور خدا را میپرستند».
آلکس کارل میگوید:
«احساس عرفانی جنبشی است که از اعماق فطرت ما سرچشمه گرفته است، و یک غریزه اصلی است. انسان همانطور که به آب نیاز دارد، به خدا نیز محتاج است».
هرگونه شناخت و عرفانی که از خدا در وجود ما نهفته است از فطرت سرچشمه میگیرد و خداشناسی با خلقت انسان عجین است. تمامی موحّدین و معتبّدین در محور فطرت و به استمداد از آن، به عبادت و اطاعت معبود واقعی خویش میپردازند. که تمامی أنبیاء و أولیاء به تبعّیت از فطرت راه الهی و ربّانی در پیش گرفتند، و بدیدن وسیله هدایت و ارشاد جوامع بشری پرداختند.
کفّار و مشرکین و پرستندگان بت و خدایان چوبین و سنگی نیز خداپرستی و خداجویی دارند، الاّ این که به علت دوری و فاصله زیاد از مکتب أنبیاء، شناخت خدا و پرستش صحیح را از دست دادهاند و به ضلالت و گمراهی افتادهاند.
تحلیلی از امام صادق (ع)
عبادت و نماز را از دیدگاه حضرت صادق ـ علیهالسلام ـ وقتی که مطالعه میکنیم میبینیم که ما را توصیه به اخلاص آن برای خداوند مینماید هر چند که کمیّتی قلیل داشته باشد.
از کتاب مصباحالشریعه از آن حضرت نقل شده که فرموده:
مداومت کنید بر تخلیص و پاک ساختن فرائض و سنن از غل و غش و کلّ ناخالصیها.
همانا فرائض و مستحبات «در اسلام» اصل و اساس و پایه است، پس کسی که به آنها رسید و حقّ واقعی آنها را به خوبی ادا کرد پس گویا همه عبادتها را به جا آورده است.
به راستی بهترین عبادات عبادتی است که از بطلان و یا سهو و نسیان در امان و از آفات ریا، سمعه و تظاهر خالص بوده باشد. و بهترین عبادات عبادتی است که دائمی و کامل باشد اگر چه از نظر کمیّت اندک باشد.
امام ـ علیهالسلام ـ به دو اصل «فرائض» و «سنتهای اسلامی» فوقالعاده توجه فرموده و جزو اصول اساسی اسلام معرّفی نموده است، که از عهده آنها به خوبی برآمدن و نیکو و خالص انجام دادن آن را بهترین عبادات و طاعات معرفی مینماید. بنابراین نماز، که در رأس فرائض قرار دارد جزو اصول و اساس اسلام است و بنیان و اساسش در نهاد هر انسانی، فطرت پاک و خداجوی او خواهد بود و تمامی اعمال عبادی انسان از فطرت او سرچشمه میگیرد.
فلسفه وجوب نماز
اوّلین فریضهای که پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ برای امّت آورد، نماز است؛ و آخرین فریضهای هم که تا هنگام مرگ از مکلّف ساقط نمیگردد و موظّف است که آن را به هر نحو میسور به جا آورد نماز است. اوّل چیزی که (طبق روایات واصله) پس از مرگ از مسلمانان میپرسند نماز است، که هرگاه مقبول افتد، به سایر اعمال،توجه مینمایند، و اگر نماز قبول نشود به سایر اعمال توجه نمیگردد.
نماز ستون دین، معراج مؤمن، قربان کلّ تقیَّ، میزان اعمال، خیر موضوع، و نور چشم پیامبر اکرم است. بعد از نماز دعا مستجاب میگردد. نماز عامل تزکیه تربیت است. نماز بهترین شعار أنبیاء و اولیای گرام است. و نماز عالیترین وسیله راز و نیاز باخداست. و نماز بهترین وسیله ارتباط مستقیم بنده مخلص با مولی و پروردگار مهربان است.
چرا در پنج وقت نماز واجب شد؟
از حضرت امام حسن مجتبی ـ علیهالسلام ـ روایت است که حضرت فرمود:
عدهای از یهودیان به محضر پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ شرفیاب شدند، داناترینشان مسائلی را از پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ پرسید، از جمله پرسشهای او این بود: ای رسول خدا خبر بده مرا که خداوند جلّت عظمته برای چه و به چه علّت این نماز پنجگانه را در پنج وقت از شبانه روز بر امّت تو فرض و واجب کرد؟
پیامبر – صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ فرمود: همانا در هنگام زولا آفتاب غیر از عرش خدا همه چیز تسبیح حضرت حق میگویند و به حمد پروردگارم مشغول میگردند. و در آن هنگام پروردگارم بر من درود میفرستد، در این ساعت خداوند نماز را بر من و امّتم فرض و واجب ساخت، که خداوند در قرآن میفرماید: «به پا بدار نماز را از بازگشتگاه خورشید (نصفه روز) تا تاریکی شب» . و آن ساعتی است که جهنّمیان را در قیامت به جهنم وارد میکنند. پس هیچ مؤمنی نیست که در این ساعت به رکوع یا سجود و یا قیام مشغول باشد مگر اینکه خداوند جسدش را بر آتش جهنم حرام میگرداند.
و اما نماز عصر، و آن در ساعتی است که «آدم ابوالبشر» از میوه شجره منّهیه خورد و از بهشت خارج شد. پس خداوند ذرّیه حضرت آدم را امر به نماز عصر نمود. و خداوند این نماز را برای أمت من نیز اختیار نمود. و این نماز از محبوبترین نمازها به پیشگاه حضرت حق است. و مرا توصیه نمود به حفظ بیشتر این نماز در بین نمازهای یومیه.
و امّا نماز مغرب، و آن در ساعتی است که خداوند توبه حضرت آدم را در آن ساعت پذیرفت، که سیصد سال پس از هنگام خوردن حضرت آدم از میوه درخت منّهیه تا قبول توبهاش به طول انجامید. حضرت آدم سه رکعت نماز مغرب به جا آورد، رکعتی برای خطای خویش، و رکعتی برای خطای حضرت حوّا، و رکعتی برای (شکرانه قبول) توبهاش. پس خداوند این سه رکعت را بر امّتم فرض و واجب ساخت. مغرب وقتی است که دعا در آن مستجاب است، و پروردگارم به من وعده داده که دعای مؤمنین را در این وقت مستجاب مینماید. و این همان نمازی است که خداوند در قرآن مرا به آن امر نموده و فرمود: «منزّه شمارید خداوند را، هنگامی که شب کنید و هنگامی که بامداد کنید» .
و امّا نماز عشاء، پس به راستی در قبر و در روز قیامت ظلماتی است، لذا پروردگارم به من و امّتم به نماز عشاء امر فرمود برای نورانیّت قبر و روشن ساختن آن، و اینکه به من و به امّتم نوری روی صراط عطا فرماید. و هیچ قدمی نیست که به سوی نماز عتمه و عشاء برود مگر آنکه خداوند بدنش را از آتش جهنم حرام میگرداند. و این نمازی است که پروردگار متعال آن را برای مرسلین و انبیای قبل از من اختیار فرموده.
و اما نماز صبح، پس همانا آفتاب وقتی طلوع میکرد، گویا بر شاخهای شیطان طلوع میکرد. پس خدایم مرا امر فرمود که: قبل از طلوع خورشید و قبل از آنکه کافر برای آفتاب سجده کند، نماز صبح بخوانم تا آنکه أمتم برای خداوند سجده نمایند.
و زود بجا آوردن آن در پیشگاه خداوند محبوبتر است. این نمازی است که هم ملائکه شب و هم ملائکه روز شاهد و ناظر آن میباشند (زیرا نماز صبح طبق روایات گذشته دو نماز ثبت میگردد که ملائکه شب و روز هر دو دسته آن را ثبت مینمایند).
این پاسخی که رسول گرامی اسلام به عالم یهودی میدهد عالیترین علّت و فلسفه برای وجوب فریضه یومیّه است، که ألبته فلسفه و دلائل دیگری را نیز معصومین ـ علیه السلام ـ ذکر نمودهاند.
تحلیل دکتر کارل از فلسفه نماز
دکتر کارل در اسرار و فوائد نماز میگوید: نماز به آدمی نیرویی برای تحمل غمها و مصائب میبخشد. انسان را امیدوار میسازد، و قدرت ایستادگی و مقاومت در برابر حوادث بزرگ را به او میدهد .
راستی وقتی پس از خاتمه نماز، نمازگزار به سجاده مینشیند و به تعقیب و دعا میپردازد، در آن وقت به قدرت کامله حضرت حق پی میبرد. در نتیجه کسی را جز او حلاّل مشکلات خویش نمیشناسد، و تمامی مشکلات زندگی خویش را با پروردگارش در میان میگذارد. و به غیر او التجاء و اعتماد نمیکند. و خداوند است که مهم او را کفایت نموده و او را در مقابل ناملایمات صبور و شکیبا مینماید، که اگر بعضی خواستههایش مقرون به مصلحتش نباشد، مقاومت و پایداری را شیوه او میسازد، بنابراین، نماز مکتب مقاومت و ایستادگی در مقابل حوادث بزرگ است چون که اتکاء و اتکال نمازگزار همیشه به ذات اقدس حضرت باری تعالی میباشد.
نماز برای تعظیم و تکریم خداوند
یکی از دلائل و اسرار تشریع فریضه نماز تعظیم و تکریم خداوند بزرگ است که سزاوار و شایسته عبادت و پرستش است و سزاوار است که انسان ولی نعمت خویش را بشناسد و در مقابلش تواضع کند و جبین خود را به خاک بمالد و طاعت و فرمانبری او را موجب عزّت و عظمت خویش بپندارد، و هیچگونه تمرّدی در پیشگاه با عظمت خالق و ولی نعمت خویش ننماید. و همچون حضرت علی ـ علیه السلام ـ به پیشگاه خداوند عرض کند.
بار خدایا: این نماز من است، که در پیشگاه تو به جای آوردم. نه به خاطر نیازی است که تو به آن داری، و نه به خاطر میل و رغبتی است که تو در آن داری، بلکه برای بزرگداشت و پذیرش فرمان تو است که تو مرا به انجام آن فرمان دادهای. ای خدای من! اگر در نماز من عیبی است و یا نقصی در رکوع و سجود آن موجود است، پس مرا بازخواست مکن، و بر من با پذیرش آمرزش خود تفضّل و عنایت فرما(که من در همه حال به تفضّل و عنایت تو محتاجم).
از بیان حکیمانه حضرت علی ـعلیه السلام – اسرار نماز تبیین میگردد و هر کسی میفهمد، که خداوند قادر متعال، هیچگونه نیازی به رکوع و سجود ما، ندارد، الاّ اینکه، جهت بزرگداشت و تعظیم سزاوار است که او را عبادت و اطاعت کنیم، و آنچه نیاز است از جانب بنده نسبت به مولی است؛ چون که حضرت امام میفرماید: اگر در رکوع و سجود من، نقصی و عیبی وجود دارد مرا مؤاخذه نکن، و بر من ببخش، که در هر حال به عنایت و تفضّل تو نیازمندیم.
نماز عالیترین عامل کبرزدایی
نماز دارای فواید فوقالعاده و اسرار فراوان و منافع بسیار است که یکی از فوایدش کبرزدایی است.
حضرت مولیالموحدین أمیر المؤمنین ـ علیهالسلام ـ در نهجالبلاغه نماز را عامل تنزیه و تزکیه از کبر و خودبزرگبینی، معرّفی میفرماید و میگوید: «خداوند حکیم نماز را برای پاکسازی و جداسازی انسان از بیماری کبر و خودستایی مقرّر، فرموده است .
نماز مهم ترین عامل شیطانزدایی
نمازی که در اول وقت و با حفظ همه شرایط به جا آورده شود و سنن آن به خوبی ادا گردد، از بزرگترین عامل شیطانزدایی است و هرگز شیطان نمیتواند بر چنین شخص معتبّد و پاک نفوذ کند، حتّی در دم مرگ که شیاطین برای از بین بردن ایمان و عقیده پاک مؤمنین به سراغشان میآیند. ملک الموت از حق آنان دفاع مینماید.
حضرت صادق ـ علیهالسلام ـ میفرماید:
اِنَّ مَلَکَ الْمَوْتِ یَدْفَعُ الشَّیْطانَ عَنِ الْمُحافِظ عَلَی الصَّلاهِ وَ یُلَقِّنْهُ شَهادَهَ اَنْ لااِلهَ اِلاَّ الله وَ اَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللهِ فی تِلْکَ الْحالَهِ العَظیمَهِ» .
همانا ملکالموت شیطان را در دم مرگ از کسی که حافظ نماز است دفع میگرداند. و شهادت بر «لا اله الا الله» و «محمد رسولالله ـ علیه و آله و سلّم ـ را به او تلقین مینماید تا شیطان توفیق گفتن شهادتین را از او نگیرد.
فلسفه أحکام نماز
أحکام و شرایع اسلام و تمامی قوانین آسمانی که به عنوان برنامه زندگی برای بشر وضع شده اعم از اخلاقی، حقوقی، جزائی، اقتصادی، سیاسی و غیره دارای فلسفه و أسراری میباشد و هیچ یک از حلال، و حرام، مباح، و مستحب و مکروه بدون علّت و بدون غرضی واجب، یا حرام و مکروه نشده است.
بنابراین، فقط خداوند حکیم مصالح و مفاسد، منافع و مضّار و خیر و شرّ وجودی همه آفریدههایش را میداند و از همه موجودات برّی و بحری آگاه و مطلع است و از کیفیت خلقت و حالات مختلف همه آنها آگاه میباشد به همین جهت هر چه را خداوند که همه چیز به طفیل وجود او آفریده است و او را محبوب خویش قرار داده، پسندیده و حلال کرده باید با جان و دل پذیرا باشد و چون و چرا بر فرامین او نداشته باشد و همچنین هر چیزی را که بر ما حرام نموده قهراً زیانی داشته و دارد،که از ما پوشیده است، لذا باید از لذائذ ظاهری آن چشم بپوشیم. در هر حال وقتی خداوند را حکیم و دانای به اسرار ونهانها دانستیم، بایستی به تمامی قوانین او گردن نهیم و از کوچکترین اعتراض و اشکال و یا نادیده گرفتن و حرمت أشیاء پرهیز کنیم.
چرا بعضی نمازها به جهر و بعضی به إخفاء خوانده میشود؟
محمد بن عمران از امام صادق ـ علیهالسلام ـ میپرسد: یابن رسولالله به چه علت نماز جمعه و مغرب و عشاء و صبح بلند خوانده میشود؟ و قراءت نماز ظهر و عصر آهسته خوانده میشود؟ و چرا در رکعت سوم و چهارم تسبیحات اربعه، افضل از حمد میباشد؟
حضرت صادق ـ علیهالسلام ـ در پاسخ محمد بن عمران فرمود: پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ هنگامی که به آسمانها سیر داده شد نماز ظهر جمعه بود، که خداوند ملائکه را امر فرمود، به پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ اقتداء نموده و در پشت سرش به نماز بایستند، و خداوند به پیامبرش امر نمود که نماز ظهر جمعه را بلند بخواند تا فضل او برای ملائکه روشن گردد. سپس خداوند نماز عصر را بر پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ فرض و واجب ساخت. و دیگر احدی از ملائکه به عنوان مأموم در خلف و پشت سر پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ قرار نگرفت. خداوند پیامبرش را امر فرمود: حمد و سوره نماز عصر را آهسته بخواند؛ زیرا که در پشت سر پیامبر کسی نبود و سپس نماز مغرب را بر پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ واجب ساخت. ملائکه به پشت سر پیامبر ایستادند و خداوند امر فرمود که پیامبر نماز مغرب را بلند بخواند و همچنین در نماز عشاء مأمور به جهر شد. پس نزدیک صبح از آسمان نازل شد. نماز صبح را به پیامبر فرض و واجب کرد و پیامبر را مأمور کرد بلند بخواند تا فضل او بر مردم روشن گردد، همچنان که بر ملائکه آشکار شد.
چرا در هنگام رکوع گردن و سر را میکشیم؟
راوی از حضرت علی ـ علیهالسلام ـ میپرسد: ای پسر عمّ بهترین خلق خدا معنای کشیدن سر و گردن در رکوع چه میباشد؟ امام میفرماید: تأویلش این است که میگویی:
ایمان آوردم به خداوند(حکیم) اگر چه گردنم زده شود. هنگام رکوع بگو! بار پروردگارا! بریا تو رکوع میکنم، و برای تو است خشوع من، و برای تو است اسلام من و به تو ایمان دارم و بر تو توکّل مینمایم، و تو پروردگار منی که خاشع است برای تو صورتم، و گوش و چشمم، و مو، و پوستم، گوشت و خون مغز و أعصاب و استخوانم. و آنچه از من است در روی زمین کلاًّ از خداوند است، که پروردگار عالمیان است.
از این سخن حکیمانه حضرت مسأله گردن کشیدن در نماز را به خوبی درک نمودیم و دانستیم که گردن دراز نمودن در حال رکوع تسلیم در مقابل او و تفویض همه امور به او میباشد. نمازگزار تمام وجود خویش را به پیشگاه خداوند تقدیم و عرضه داشته است حتی اگر گردنش زده شود او از ایمانش به خدا جدا نمیگردد.
چرا پیامبر اکرم هفت رکعت به نمازهای یومیه افزود؟
نمازهای یومیه که خداوند بر أمت پیامبر اکرم فرض نمود و آن را فرضالله مینامند، ده رکعت است و پیامبر اسلام هفت رکعت به آن افزودکه آن را فرضالنبی میگویند: دورکعت به ظهر، دو رکعت به عصر، یک رکعت به مغرب، دورکعت به عشاء اضافه کرد که جمعاً هفده رکعت شد.
سعید بن مسیّب میگوید: از حضرت سجاد علی بن الحسین ـ علیهما السلام ـ پرسیدم: چه وقت نماز به هیئت فعلی که ألان مسلمین انجام میدهند واجب شد؟
امام ـ علیه السلام ـ فرمود:
وقتی در مدینه منوّره اسلام قدرت گرفت و دعوت به اسلام آشکار شد و خداوند جهاد را بر مسلمین واجب ساخت، رسول خدا به کل نماز هفت رکعت افزود. در ظهر دو رکعت و در عصر دو رکعت و در مغرب یک رکعت و در عشاء دو رکعت اضافه نمود؛ ولی نماز صبح به همان حالت که در مکه فرض شده بود باقی گذاشت و جهتش را تعجیل عروج ملائکه شب به آسمان و تعجیل نزول ملائکه روز به سوی زمین ذکر فرمود. و چون ملائکه شب و روز با پیامبر در اقامه نماز فجر حضور پیدا میکردند خداوند عزّ و جلّ فرموده: و نماز فجر و بامداد است که مشهود میباشد. برای این که مسلمانان با ملائکه روز و شب با پیامبر در آن نماز حضور پیدا میکنند.
فضیلت اول وقت
برای نماز سه وقت مشخص و معین شده است:
۱. وقت مخصوص
۲. وقت مشترک
۳. وقت فضیلت
وقت فضیلت نماز ظهر تا رسیدن سایه شاخص به اندازه خود شاخص ادامه دارد. وقت فضیلت نماز عصر تا رسیدن سایه شاخص به دو برابر خود میباشد وقت فضیلت نماز مغرب از اول مغرب تا رفتن شفق(سرخی مغربی)میباشد. وقت فضیلت نماز عشاء از اول رفتن شفق تا یک سوم از شب میباشد. وقت فضیلت نماز صبح از اول سپیده صبح تا پدیدار شدن سرخی مشرقی میباشد.
پاداش نماز اول وقت
موسى بن عمران با خداوند سخن گفت و عرض کرد: بار خدایا جزای کسی که نمازش را در اول وقت میخواند چیست؟ فرمود: خواستههایش را برآورده و بهشتم را به او مباح میگردانم.
چون نمازگزار محبوبترین و مفید ترین کارهای خود را نادیده گرفته و فریضه الهی را بر همه منافع خود مقدم میدارد، خداوند نیز محبوبترین و بهترین جایگاه را که بهشت است برایش مباح و حلال میگرداند و او را به بهترین نعمتهای بهشت خویش متنّعم مینماید.
به گونهای نماز بخوان که گویا با آن وداع میکنی.
امام ـ علیه السلام ـ به عبدالله بن أبی یغفور فرمود: هرگاه خواستی نماز فریضه أقامت کنی، آن را در وقتش به جا آور، به گونه کسی که با آن وداع میکند و میترسد که دیگر هیچ گاه به آن برنگردد. دیگر آن که دیدگانت را به جایگاه سجودت متوجه ساز. اگر میدانستی چه کسی از راست و چپت میباشد نمازت را خوب انجام میدادی و بدان تو در برابر کسی هستی که تو را میبیند و تو او را نمیبینی.
برای نماز دو وقت است: رضوانالله و عفوالله
نماز باید در اول وقت، که «رضوانالله» است، بجا آورده شود و به نحو احسن انجام پذیرد تا موجب رضا و خشنودی خداوند گردد، مگر اینکه عذری در کار باشد و نتواند در اول وقت نماز بخواند که در این صورت پس از رفع گرفتاری در آخر وقت، که «عفوالله» و به تعبیر بعضی از روایات «غفران الله» است، نماز میخواند؛ که با داشتن عذر موجه؛ نمازگزار مشمول عفو و آمرزش خداوند مهربان میشود.
تأخیر نماز اول وقت موجب خشم خداوند است
پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ در ضمن تعلیم چهل حدیث به امیرالمؤمنین ـ علیه السلام ـ فرمود:
«وَتُقیمُ الصَّلاهَ بِوضُوءِ سابِق فی مَواقیتها وَ لا تؤَخّرْها فَاِنَّ فی تأخیرها مِنْ غَیْرِ عِلَّهٍ غَضَب الله عَزَّ وَ جَلَّ» .
یا علی! با وضوی کامل در اول وقت اقامه نماز کن، و نماز را از اول وقتش به تأخیر نینداز، چون تأخیر نماز بدون علت، خداوند قهّار را به خشم خواهد آورد!
پناه بر خدا از تأخیر نماز بدون عذر و علت، زیرا این عمل باعث استخفاف نماز میشود.
محاسن نماز اول وقت
رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ میفرماید:
وقتی آفتاب از دائر نصف النّهار گذشت. درهای آسمان و درهای بهشت گشوده میشود و دعا در این هنگام مستجاب میگردد. پس خوشا به حال کسی که در این ساعت عمل صالحی از او بالا رود.
در نماز باکی مناجات مینماییم؟
آری! اگربه حقیقت بدانیم که در حال نماز با کی به راز و نیاز و مناجات پرداختهایم و میتوانستیم عظمت و کبریائی پروردگار بزرگ را مجسم نماییم، همچون أولیاء که در حین عبادت گویا خدا را میدیدند، در این صورت از عبادت خدا وایستادن در مقابل او به قدری لذت میبردیم، که هرگز مایل نبودیم از نماز جدا گردیم.
وقتی بنده به پیشگاه خداوند به نماز میایستد، نظر خاصّ خداوند متوجه به اوست تا نمازش را به پایان برساند و از بالای سرش تا افق آسمانها سایه رحمت خویش را مستقر میفرماید و فرشتگان از دور و برش تا آسمانها طواف مینمایند و خداوند ملکی را موکل میکند که در بالای سرش ایستاده و به او خطاب میکند: ای نمازگزار اگر میدانستی چه کسی نظر رحمت به تو دارد و تو با کی مناجات داری؟ توجهت را از او برنمیگرداندی و هرگز از سجاده و مصلای خویش جدا نمیشدی!.
برای نمازگزار سه موهبت بزرگ الهی است
حضرت امام باقر ـ علیه السلام ـ میفرماید:
برای نمازگزار هنگام اشتغال به نماز سه خصلت است: از قدمش تا به آسمانها ملائکه او را احاطه مینمایند و از آسمانها تا بالای سرش خیر و إحسان نثار میشود و فرشتهای که بر او موکل است میگوید: اگر این نمازگزار بداند که طرف مناجات او کیست، از نماز خویش جدا نمیگردد.
خصال تربیتی نماز
نماز، داعی الیالله و معراج مؤمن است. نماز موجب صعود اخلاق حسنه و رسیدن به اخلاق الله میباشد. نماز عامل بازدارنده از زشتیها و ناپاکیها است. نماز مونس أنبیاء در شبهای تار است. نماز میزان اعمال خیر و شرّ است. نماز وسیله تقرب به خداوند است. و نماز نور چشم أنبیاء و اولیاء الله میباشد.
نماز عامل سازندهای است که مقاومت و ایستادگی آدمی را در نشیب و فرازهای زندگی حفظ مینماید و نمازگزار در مقابل هر خیر و شر و هر إقبال و ادباری تحمل خویش را حفظ نموده و به هر بادی نمیلغزد.
خداوند میفرماید:
همانا انسان حریص آفریده شده، چون شری به او برسد، فریاد میکشد و جزع میکند، و هرگاه خیر و نعمتی به او برسد، بخل میورزد.
این اوصاف و خصلتها تعلق به دنیاپرستان دارد مگر نمازگزاران واقعی که اینان افرادی هستند که بر نماز خویش مداومت مینمایند و به آن اهمیت میدهند.
نماز پنجگانه در محو گناهان چون استحمام است در نظافت بدن
در روایت حضرت امامحسن عسگری ـ علیه السلام ـ است که رسولخدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ فرموده:
کسی که نماز پنجگانه یومیه را به جا میآورد، خداوند همه گناهان او را، که در مابین دو نماز برای او پیش آید، میپوشاند و مثل کسی است که در جلو خانهاش نهر آبی جاری باشد و او روزانه پنجبار در آن شستشو نماید، که دیگر گناهی بر او باقی نخواهد گذاشت مگر گناهان مهلک، مانند انکار رسالت، امامت، ظلم و ستم به برادران ایمانی و یا ترک تقیّه تا آنجا که ضرری به او و یا به برادران مؤمن برسد.
أمیر مؤمنان علی ـ علیه السلام – میفرماید:
«مَنْ آتَی الصَّلاهَ عارفاً بِحَقِّها غَفَرَ اللهُ لَهُ» .
کسی که نماز بجا آورد، در حالی که عارف به حق آن باشد، غفران و آمرزش الهی شامل حال او خواهد شد.
بنابراین، روشن است که بهترین عامل تزکیه در اسلام نماز است، منتهی نمازی که بتواند آدمی را از منهیات و ظلم و ستم و کارهای باطل حفظ فرماید، و اثر بازدارنده داشته باشد.
آیا غیبت کننده نمازش قبول است؟
نماز وسیله تحصیل رضای خداوند است و آدمی را از گناهان و غیبت کردن باز میدارد و از تضییع حقوق مؤمنین جلوگیری میکند. بنابراین، پارهای از نمازگزاران، که نمازشان چنین اثری ندارد، باید در زندگی خویش تجدید نظری بکنند تا نمازشان مقبول درگاه خداوند شود و خداوند از آنان خشنود گردد.
رسول اعظم اسلام ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ میفرماید:
«مَنِ اغْتابَ مُسْلِماً اَوْ مُسْلِمَهً لَمْ یَقْبَلِ الله صَلاتَهُ وَ لا صِیامَهُ اَرْبَعِینَ یَوماً وَ لَیْلَهً اِلاَّ اَنْ یَغْفِرَلَهُ صاحِبُهُ» .
اگر کسی از مسلمانی چه زن و چه مرد غیبت نماید، خداوند نماز و روزهاش را تا چهل شبانهروز قبول نفرماید، مگر آنکه آن شخص از او راضی گردد و او را ببخشد.
رغبت و رهبت
پایه و اساس حضور قلب در عبادات صفات برجسته رغبت و رهبت است. واژه «رغبت» به معنای رغبت و میل شدید است، و «رهبت» به معنای ترسیدن است . راهب نیز از همین ماده است. رغبت و رهبت با هم در قلبی جمع نگردد که با آنها عبادت و اطاعت خداوند شود مگر خداوند بهشت را بر آن بنده واجب گردانید.
حضرت جعفر بن محمد الصادق ـ علیهما السلام ـ میفرماید:
در قلب مؤمن رغبت به ثواب و رضوان الهی و ترس از عقوبت و عذاب خداوند قهّار، اجتماع نمیکند، مگر خداوند بهشت را بر او واجب میگرداند. پس هرگاه به نماز ایستادی با تمام وجودت به خدا روکن و متوجه او باش؛ زیرا هیچ بنده مؤمن در نماز و دعایش با تمام وجود و حضور قلبی به خدا متوجه نمیگردد، مگر خداوند عز و جل با قلوب همه مؤمنین به او رومیآورد و استقبالش میکند، و خداوند آن مؤمن نمازگزار را به دوستی آن مؤمنین برای دخول به بهشت تأیید مینماید، و بهشتی خواهد شد.
دو رکعت با حضور قلب افضل از قیام یک شب است
پیامبر خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ در مورد حضور قلب در نماز به اباذر صدیق میفرماید:
ای اباذر دو رکعت نماز که به طور متوسط خوانده شود، و با تفکّر و حضور قلب باشد، بهتر است، از یک شب نماز بدون حضور قلب.
بنابراین، نماز با خضوع و خشوع و حضور قلب و لو اندک باشد به مراتب بهتر و عالیتر از نماز فراوان بدون حضور قلب است.
هنگام نماز از دنیا و مافیها مأیوس باش
امام به حق ناطق حضرت جعفر صادق ـ علیه السلام ـ میفرماید:
وقتی رو به قبله کردی (و به نماز ایستادی) پس از دنیا و آنچه در آن است و از خلایق و آنچه که در دست آنهاست مأیوس باش. و یاد کن وقوف و ایستادنت را در محضر پروردگار، در آن روزی که هرکس آنچه از پیش فرستاده است میبیند.
امام سجاد (ع): چه کسی قدرت دارد مانند علی(ع) عبادت کند!
از امام باقر ـ علیه السلام ـ نقل است که فرمود: خدمت پدرم رسیدم مشاهده کردم بجایی از عبادت رسیده که هیچکس نخواهد رسید صورتش، از شبزندهداری زرد وچشمها از شدت گریه مانند آتش سرخ گردیده، پیشانیاش از کثرت سجده پینه بسته، قدمها و ساق پای مبارکش به واسطه زیادی سرپا ایستادن در نماز ورم گرده بود. فرمود: من از دیدن آن حال دیگر نتوانستم خودداری کنم، دلم سوخت و شروع به گریه نمودم. در آن موقع پدرم به فکر فرو رفته بود. پس از مختصر زمانی متوجه من شد، فرمود: پسرجان یکی از جزوههای عبادت علی بن ابیطالب ـ علیه السلام ـ را بیاور! جزوهای را تقدیم کردم. اندکی از آن را خواند. با خاطری افسرده جزوه را به زمین گذاشت و فرمود: چه کسی قدرت دارد مانند علی عبادت کند .
ناله شدید حضرت ابراهیم در نماز!
ناله و تضرّع از نمازگزاران حقیقی، که به حقیقت نماز و اهمیّت آن پی بردهاند، آن وقت که به نماز میایستند و از خود بی خود میشوند و عشق به لقای معشوق و محبوب آنها را شعلهور میسازد، بلند و شدید میگردد، و چه بسا خود متوجه نشوند.
مرحوم فیض کاشانی، در کتاب حقائق خویش، از کیفیت نماز حضرت ابراهیم خلیل چنین نقل میکند، و میگوید: حضرت ابراهیم خلیل ـ علیه السلام ـ هنگام نماز چنان ناله میزد، که صدای نالهاش تا یک فرسخ شنیده میشد و مانند جوشش دیگ، از خوف خدا به فریاد میآمد .
از یکی از همسران پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ نقل شده وقتی که آن حضرت با ما مشغول صحبت بود، و از همه جا سخن میگفتیم، به مجرد اینکه وقت نماز میرسید، نه ما او را میشناختیم و نه او ما را میشناخت .
خدای بزرگ به سه بنده خویش مباهات مینماید
پیامبر گرامی اسلام موقعیّتهای نمازگزاران، درجه ایمان به خدا، اعتقاد به قیامت و کیفیت عبادت آنان را برای خداوند چنین بیان میفرماید:
ای اباذر! خداوند متعال به سه کس در نزد ملائکه میبالد و افتخار مینماید: کسی در بیابان بیآب و علف، که کسی در آنجا نیست، اذان بگوید و سپس به نماز بایستد.
خداوند میفرماید: ملائکه من به این بنده من بنگرید که نماز میگذارد و هیچکس جز من او را نمیبیند، آنگاه هفتادهزار ملک نازل میشوند و به او اقتدار میکنند و در پشت سر او نماز میگزارند تا فردای آنروز، از برای او استغفار مینمایند. و مردی که در شب از خوب برمیخیزد و به تنهایی به نماز میایستد و سجده میکند و در سجده خوابش میبرد. خداوند به ملائکهاش میفرماید: به بندهام بنگرید! که خوابش برده، روحش نزد من است ولی بدنش در سجده میباشد و برای من سجده میکند. و مردی که در میدان جهاد، همه همراهانش فرار کردهاند، ولی او ایستاده و میجنگد تا شهید میگردد.
یا رسول الله! در این برهه از تاریخ اسلام (۱۳۶۷ هجری شمسی) فرزندت حضرت آیت الله العظمی خمینی چنین انسانهایی تربیت کرده، که آنان در همه جا خاصّه در خطّ مقدم جبهههای جنگ حق علیه باطل بیش از هفتاد سال است که میجنگد و حماسجای تأکید بر باور عقلی و فهم حکیمانه آموزههای مسیح بود . در این سنت، ایمان واقعی چیزی جز تسلیم محض نیست و وظیفه مؤمن به عنوان مسافر غریب و سرگردان این جهان ، تنها طلب لطف و بخشایش الهی است تا شاید از این طریق در زمره برگزیدگان قرار گیرد و راه نجات و رستگاری از عذاب مقدر را بیابد . جهانبینی آگوستین برای دو حیّز مهم حیات بشری نقش تبعی و حتی نکوهیده قائل است ؛ به واقع هم همین تلقی است که به مکتب آگوستینی صبغه اشراقی و شهودی میبخشد . این دو عرصه مذموم نزد آگوستینیان دنیا و عقل است . بد گمانی و رویگردانی آگوستین از دنیا ، از ایده شهر خدای( ) او مشهود است . که بر اساس آن ؛ صراحتاً شهر این جهانی را دار مفّری میداند که صرفاً به شروران نفرین شده تعلق دارد و مؤمنان و قدیسان تنها رهگذران نا ایمن آن هستند . آگوستین
است امن ترین و سهلترین طریق وصول به حقیقت ، راهی است که از ایمان و وحی میگذرد و به عقل میرسد ،نه از یقین عقلی به ایمان . کار عقل ، تفُقه در مضامین وحی است ،نه کسب بصیرتی مستقل . آگوستین با استناد به قولی از اشعیای نبی که میگوید : « مادام که ایمان نیاوردهاید ، فهم نخواهید کرد .» (کتاب اشعیای نبی ۷ : ۹ ) صراحتاً بیان میدارد : فهم ، پاداش ایمان است ؛ لذا در پی آن مباش که بفهمی و سپس ایمان آوری ؛ بلکه ایمان بیاور تا بفهمی آگوستین در توضیح فلسفه تاریخ ،با توجه به بحران امپراتوری روم ، این سئوال اصلی را مطرح میکند که چرا روم به چنین بلایی گرفتار آمده است. و چنان که اشاره شد کتاب شهر خدا در تلاش برای پاسخ گفتن به این پرسش نوشته شده است. شیوه تحلیل اگوستین در زمان او تازه و …
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.