فایل کامل و عالی بررسی تاثیر دروغ در ترویج و اشاعه مذهب در نوجوانان از دیدگاه معلمان

بیان مسئله :
ما در جامعه ای زندگی می کنیم که اسلام در آن رشد می کند و مذهب و دین در رأس آن قرار دارد و مسلمانان باید از این ارزش ها و اعتقادات خود محافظت کنند و نگذارند عواملی که باعث می شود در دین و مذهب اختلال و تعارض و کشمکش بوجود آورد جلوگیری کنند دروغ است . (افرادی هستند که می خواهند سوء استفاده کنند و در دین و مذهب اختلال بوجود آورند).دروغ یکی از گناهان کبیره است و یکی از موضوعات اجتماعی است و از مسائل مبهم است که پرداختن به آن باعث می شود از گناهان دیگر جلوگیری شود و محقق می خواهد بفهمد چگونه می تواند به موجب سؤالاتی از جمله بررسی تاثیر دروغ در اشاعه ترویج مذهب در نوجوانان است بپردازد زیرا مهمترین قشر جامعه نوجوانان هستند ، در سنین حساسی قرار دارند و می خواهند به استقلال فکری و عقلی برسند و سؤالاتی که در مورد مذهب و دین در ذهن دارند و اگر به جواب درست نرسند رو به افرادی می آورند که آنها بخواهند ارزشها ، باور ها و نگرش  خود را داوری کند و خودشان حقایق و واقعیت را باور ندارند ولی به دروغ به پیامبر و امامان به مذهب و دین نسبت می دهند ذهن نوجوان نسبت به دین و مذهب بد بین می شود و مذهب دروغین دیگری را قبول می کند . محقق به دنبال این است که با تحقیق و پژوهشی که انجام می دهد دریابد چگونه می توان از اشاعه و ترویج دروغ جلوگیری کرد و راهکارهایی ارائه دهد که دروغ در بین نوجوان کمتر گردد.

اهمیت پژوهش
از آنجایی که دروغ یکی از گناهان کبیره و بسیار زشت است و انسان را خوار و بی ارزش خجالت زده ، شرمسار و در آخرت به عذاب و کیفر گرفتار می نماید . دروغگویی موضوعی است که کودکان به طور مستقیم و یا غیر مستقیم با آن آشنا شده اند و بعداً جزء واکنش های او می شود . دروغگویی کودکان ممکن است ارادی یا غیر ارادی و ناخودآگاه بمنظور معینی باشد مثل بیان مطالب و قصه های ساختگی برای جلب محبت یا تحسین دیگران یا به خاطر نسبت دادن محاسن یا قدرت و شایستگی قابل تمجید به خود والدین. مثلاً «پدرم صاحب تمام و پولدار است» این نوع دروغگویی بیشتر جنبه گزاف گویی دارد و اغلب در کودکان محروم است محبت یا دارای احساس حقارت دیده می شود و بعضی آن را نوعی مکانیسم دروغگویی نام نهاده اند که برای ارضای شخصی مورد استفاده قرار می گیرد . به هر اندازه که احساس حقارت بیشتر باشد دروغگویی و خیال پردازی افزایش می یابد. هدف از دروغگویی ممکن است برای انتقام جویی و آزار شخصی و کینه توزی باشد. مثلاً کودک شیشه ای را می شکند و آن را به خواهرش نسبت می دهد. عده ای نیز هدف معینی از دروغگویی ندارند بلکه بر اثر عادت و تربیت غلط دروغ می گویند.

اهداف پژوهش
هدف کلی:
هدف محقق از بیان چنین مسئله ای بررسی تاثیر دروغ در ترویج و اشاعه مذهب در نوجوانان از دیدگاه معلمان مقطع راهنمایی شهرستان اندیمشک می باشد.

هدف های جرئی:
۱-    بررسی تاثیر دروغ بر انجام واجبات در دانش آموزان
۲-    بررسی تاثیر دروغ بر الگوپذیری دانش آموزان از رسانه های جمعی

دین اسلام با توجه به این که دین واقعیت و واقعیت گویی است، هنجار اخلاقی و مدنی را در حیطه این واقعیت مورد سفارش و بررسی قرار می دهد، و از آن جا که دین ریشه در توحید دارد، بنابراین در هستی شناسی دینی نیز بنیان واقعیت ریشه در امر واحد و توحید دارد. دین مجموعه اخلاقیات و اوامرش در جهت تقرب آدمی به امر واحد است، چرا که آدمی در هنگام هبوطش از توحید و امر واحد موقتاً دور افتاده و صحن? دنیا محلی است برای بازگشت دوباره او به امر واحد، از این رو واقعیت گرایی و تئحید در راستای هم می باشند. علامه طباطبایی (ره) درباره ارتباط رابطه واقع بینی و حق گرایی، تحصیل سعادت و کمال می فرماید: « کودک شیر خواری که دست به پستان مادر زده آن را برای نوشیدن شیر می مکد. راستی شیر را می خواهد و نیز اگر چیزی را با دست خود برداشته برای خوردن، آن را به سوی دهان خود می برد، هدف اصلی او خوردنی است و چنان چه دید اشتباه کرده و چیزی که برداشته خوردنی نیست، به دور می افکند و به همین ترتیب، انسان هر مقصدی را که تعقیب می کند واقع امر را می خواهد و هر گاه برای وی روشن شود که اشتباه کرده و راه خطا پیموده از اشتباه و خطای خود دل تنگ می شود و بر رنج بیهوده ای که در راه مقصد اشتباه کشیده تأسف می خورد و بالاخره انسان، پیوسته از اشتباه و خطا می پرهیزد و تا می تواند برای رسیدن به واقع کوشش می نماید. از این جا برای ما روشن می شود که انسان به حسب فطرت غریزه، واقع بین است، یعنی خواه ناخواه همیشه در جست و جوی واقع و پیرو حق می باشد و این خوی غریزی را از کسی یاد نگرفته و از جایی نیاموخته است. انسان اگر گاهی سرسختی نشان داده زیر بار حق نمی رود، از این راه راست که گرفتار خطا و اشتباه گردیده و حق و صواب برای وی روشن نشده است و اگر روشن می شد، راه خطا نمی پیمود و گاهی نیز انسان در اثر هواپرستی و هوسرانی گرفتار یک نوع بیماری روانی می شود که مزه شیرین حق در کاهش تلخ می نماید، آن وقت با این که حق را می شناسد، پیروی نمی کند و با این که به حقانیت حق و این که باید از آن پیروی کرد، اعتراف دارد، از متابعت آن سرباز می زند، چنان که بسیار اتفاق می افتد که انسان در اثر اعتیاد به چیزهای مضر و زیان بخش، غریزه انسانی خود را – که دفع خطر و فرار از ضرر است – پایمال می کند و به کاری که می داند زیان بخش است اقدام می نماید، مثل متعادین به دخانیات و الکل و مخدرات، قرآن کریم انسان را به واقع بینی و پیروی حق دعوت می کند و در این باره اصرار و پافشاری زیاد می نماید و با بیان های گوناگون از مردم درخواست می کند که غریزه واقع بینی و پیروی حق را در خود زنده نگه دارند. خدای متعال می فرماید: « فماذا بعد الحق الا الضلل؛ پس از حق جز گمراهی چیزی نیست »  و می فرماید: « ان الانسان لفی خسر * الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر»که انسان ها همه در زیانند. مگر آن ها که ایمان آورده و اعمال شایسته کردند و یکدیگر را به حق سفارش نمودند و به صبر توصیه کردند  و روشن است که این همه سفارش خدایی برای این است که انسان اگر غریزه واقع بینی خود را زنده نگه ندارد و در پیروی حق و حقیقت نکوشد، پای بند سعادت و کامیابی خود نخواهد بود و هر گفتار و کردار هرس آمیز و خوش آیند را دنبال خواهد کرد و گرفتار پندارهای پوچ و افکار انحرافی خواهد شد و آن وقت است که مانند یک حیوان چهارپا از راه که سرمایه انسانی است به دور افتاده قربانی و او هوس و بی بند و باری و نادانی خود خواهد گردید. و خدای متعال می فرماید: درباره کسانی که صدای نفس خود را پرستش می کنند چگونه فکر می کنی؟ آیا فکر می کنی می توانی آن ها را اصلاح و تربیت هایی؟ آیا گمان می بری که بیش تر آنان می شنوند یا می فهمند؟ نه آنان مانند چهارپایان هستند که سخن حق را می شنوند و نه می فهمند بلکه از چهارپایان نیز گمراه ترند. و البته وقتی که غریزه واقع بینی انسان زنده شد و خوی پیروی حق دوری شروع به فعالیت نموده حقایق یکی پس از دیگری برای وی جلوه خواهد کرد و هر حق و حقیقی را که یافت با آغوش باز خواهد پذیرفت و هر روز، یک قدم تازه ای در راه سعادت و نیک بختی بر خواهد داشت. (علامه طباطبایی اصول عقاید و دستورات دینی صص ۱۱۳-۱۱۵ )

محدودیت ها
۱- عدم همکاری آموزش و پرورش .
۲- عدم دسترسی به پایان نامه ها با همین عنوان.
۳- همزمان شدن با زمان امتحانات پایانی.
۴- محدودیت زمان.
پیشنهادات
۱- بررسی و نظارت بر تدریس دینی معلمان
۲- همکاری کردن آموزش و پرورش با تحقیقات دانشجویان
۳- دسترسی دانشجویان به سیستم کامپیوتری و اتصال به شبکه اینترنت در دانشگاه
۴- اشاعه فرهنگ و تحقیقاتی و پژوهشی در بین دانشجویان
۵- استقبال اساتید با موضوعات نو و به روز
۶- دادن اعتماد به نفس به دانشجویان برای انجام تحقیقات و پژوهش
?- برگزاری انجمن علمی