فایل کامل و عالی بررسی ماهیت عقد و اجاره


در حال بارگذاری
11 سپتامبر 2024
فایل ورد و پاورپوینت
2120
2 بازدید
۶۹,۷۰۰ تومان
خرید

دریافت فایل کامل و عالی بررسی ماهیت عقد و اجاره به همراه پاورپوینت رایگان!

🎁 پیشنهاد ویژه برای شما!

با خرید پروژه فایل کامل و عالی بررسی ماهیت عقد و اجاره، یک پاورپوینت حرفه‌ای با طراحی جذاب و قابل استفاده به‌صورت کاملاً رایگان به شما اهدا می‌شود.

✨ چرا فایل کامل و عالی بررسی ماهیت عقد و اجاره انتخاب مناسبی است؟

  • ۱۳۱ صفحه فرمت‌بندی‌شده و استاندارد: فایل Word حاوی ۱۳۱ صفحه کاملاً تنظیم‌شده است و آماده برای چاپ یا ارائه می‌باشد.
  • مطابق با استانداردهای علمی: این فایل مطابق با اصول و استانداردهای دانشگاهی و مؤسسات آموزشی تهیه شده و به‌خصوص برای دانشجویان و دانش‌آموزان مناسب است.
  • محتوای دقیق و منظم: فایل نهایی بدون هیچ‌گونه بهم‌ریختگی ارائه می‌شود و تمامی موارد به‌درستی تنظیم شده‌اند.
  • پاورپوینت رایگان: به‌عنوان یک هدیه ویژه، پاورپوینت آماده با طراحی زیبا و استاندارد به همراه فایل Word دریافت خواهید کرد.
  • آماده برای ارائه: فایل‌ها به‌طور کامل آماده‌اند و نیازی به تغییر یا ویرایش برای ارائه در کلاس‌ها و سمینارها ندارند.
  • مطالب علمی و کاربردی: این فایل شامل اطلاعات علمی به‌روز و مفید است که به شما در درک بهتر موضوعات کمک خواهد کرد.
  • قابلیت ویرایش آسان: فایل کامل و عالی بررسی ماهیت عقد و اجاره به‌طور کامل فرمت‌بندی شده است و به‌سادگی قابل ویرایش است تا با نیازهای شما هماهنگ شود.
  • تضمین کیفیت: ما کیفیت این فایل را تضمین می‌کنیم و در صورت بروز هرگونه مشکل، پشتیبانی کاملی ارائه می‌دهیم.

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 فایل کامل و عالی بررسی ماهیت عقد و اجاره دارای ۱۳۱ صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد فایل کامل و عالی بررسی ماهیت عقد و اجاره  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

فهرست

فصل اول – کلیات
۱-۱ عقد ۳
۱-۱-۱ عقد در لغت ۳
۱-۱-۲ عقد در شرع و اصطلاح حقوقی آن ۳
۱-۲ تعریف اجاره ۴
۱-۲-۱ اجاره در لغت ۴
۱-۲-۲ اجاره در اصطلاح فقه و حقوق اسلامی ۶
۱-۲-۳ تعریف اجاره در قانون ۸
۱-۲-۴ اقسام عقد اجاره ۹
۱-۲-۵ تعریف اجاره اشخاص در فقه و قانون ۹
۱-۳ ادله جواز و مشروعیت اجاره در اسلام ۱۰
۱-۳-۱ آیات ۱۰
۱-۳-۲ روایات ۱۳
۱-۳-۳ اجماع ۱۵
۱-۳-۴ عقل ۱۶
۱-۴ تفاوت جعاله و اجاره ۱۶
فصل دوم – ماهیت اجاره اشخاص
۲-۱ ماهیت عقد اجاره اشخاص ۱۸
۲-۲ ارکان اجاره اشخاص ۱۹
۲-۳ اجرت ۲۱
۲-۳-۱ شرایط اجرت ۲۱
۲-۳-۲ اقسام اجرت ۲۳
۲-۳-۳ شرط تأجیل یا تعجیل پرداخت اجرت در عقد اجاره ۲۴
۲-۳-۴ اجرت یا مزد از نظر حقوقی ۲۴
۲-۴ شرایط متعاقدین ۲۵
۲-۴-۱ شرایط متعاقدین از نظر فقهی ۲۵
۲-۴-۲ شرایط متعاقدین در قانون مدنی ۲۷
۲-۵ مدت و زمان در اجاره اشخاص ۳۰
۲-۵-۱ تعیین مدت و زمان در فقه ۳۰
۲-۵-۲ تعیین مدت و زمان از نظر قانون مدنی ۳۱
فصل سوم – اجیر و مدت در اجاره اشخاص
۳-۱ اختیار متعاقدین در تعیین مدت اجاره در حقوق مدنی ایران ۳۳
۳-۲ حداقل و حداکثر مدت اجاره ۳۴
۳-۲-۱ حداقل مدت اجاره در حقوق مدنی ایران ۳۴
۳-۲-۲ حداکثر مدت اجاره ۳۵
۳-۲-۳ حداکثر مدت اجاره در حقوق ایران ۳۵
۳-۲-۴ فقه عامه ۳۵
۳-۲-۵ فقه امامیه ۳۵
۳-۲-۶ وضعیت خاص اجاره اشخاص ۳۷
۳-۳ اجاره مؤبد ۳۸
۳-۳-۱ اجاره مؤبد در حقوق ایران ۳۸
۳-۳-۲ اجاره به مدت حیات موجر یا مستأجر ۳۸
۳-۴ اجیر  40
۳-۴-۱ تعریف اجیر ۴۰
۳-۴-۲ اقسام اجیر ۴۰
۳-۴-۳ چند مسئله در مورد اجیر ۴۳
۳-۵ اجیر شدن بر واجبات ۴۶
۳-۶ اصطلاح رحم اجاره ای چیست ؟ ۵۱
۳-۶-۱ ادله اصحاب ۵۱
۳-۶-۲ انتقال جنین ۵۵
۳-۶-۳ نظر موافقان ۵۶
۳-۶-۴ نظر مخالفان ۵۷
۳-۶-۵ اندیشه حقوقدانان و تلقیح مصنوعی ۶۴
۳-۷ رضاع و ارتضاع ۷۰
۳-۷-۱ شرایط صحت اجاره مرضعه ۷۰
۳-۷-۲ اجیر شدن برای ارضاع قبل و بعد از ازدواج ۷۲
۳-۷-۳ زنان شوهردار ۷۴
۳-۸ اجاره اجیر به کمتر از اجرت تعیین شده ۷۵
۳-۹ عیب اجیر و وجود خیار ۷۷
۳-۱۰ تعریف معاطات ۷۸
۳-۱۰-۱ بررسی معاطات در اجاره اشخاص ۷۸
فصل چهارم – انحلال اجاره اشخاص در فقه و قانون کار
۴-۱ انحلال اجاره اشخاص و زوال رابطه حقوقی میان اجیر و مستأجر ۸۰
۴-۱-۱ بطلان اجاره اشخاص و آثار و موارد آن در فقه و قانون ۸۰
۴-۱-۲ فسخ اجاره اشخاص در فقه و قانون ۸۱
۴-۱-۳ عوامل موجب فسخ اجاره اشخاص در فقه و قانون ۸۲
۴-۱-۴ پایان مدت اجاره ۸۶
۴-۲ ضمان در اجاره اشخاص و قرارداد کار ۸۷
۴-۲-۱ اتلاف ۹۱
۴-۲-۲ آثار تلف ۹۱
۴-۲-۳ ملاک تضمین خسارت ناشی از ضمان ۹۲
۴-۳ تعهد های اجیر در اجرای مورد تعهد ۹۲
۴-۳-۱ تسلیم موضوع کار ۹۳
۴-۳-۲ حفظ کالا تا زمان تحویل به مستأجر ۹۳
۴-۳-۳ شرایط معاف شدن کارگر از جبران خسارت ناشی از عدم انجام تعهد و یا تأخیر در آن در دعوی خسارت ۹۷
۴-۴ تعریف حقوق کار ۹۷
۴-۴-۱ تعریف قرارداد کار ۹۹
۴-۴-۲ حقوق بنیادین کار ۱۰۰
۴-۵ تعاریف و اصول کلی ۱۰۱
۴-۵-۱ تعریف قرارداد کار و شرایط اساسی انعقاد ۱۰۲
۴-۵-۲ تعلیق قرارداد کار ۱۰۳
۴-۵-۳ خاتمه قرارداد کار ۱۰۵
۴-۵-۴ جبران خسارت از هر قبیل و پرداخت مزایای پایان کار ۱۰۷
۴-۶ شرایط کار ۱۰۸
۴-۶-۱ حق السعی ۱۰۸
۴-۶-۲ مدت ۱۱۲
۴-۶-۳ شرایط کار زنان ۱۱۴
۴-۶-۴ شرایط کار نوجوانان ۱۱۵
۴-۷ مسائل متفرقه ۱۱۷

مقدمه
از دیر باز انسانها برای رفع احتیاجات خود به کمک دیگران نیاز داشته اند . از اینرو تعامل و مشارکت را لازمه زندگی فردی و اجتماعی خود می دانستند . رفع نیاز باعث گردید بعضی ، بعض دیگر را اجیر کرده تا در قبال دریافت اجرت ، نیازهای آنان را برآورده سازند ، زیرا بر کسی واجب نبود که تبرعاً به رفع احتیاجات دیگری بپردازد .
در این رساله به موضوع اجاره اشخاص و ارکان و شرایط آن می پردازیم .با توجه به اینکه در متون فقهی بیشتر به مبحث اجاره پرداخته شده و کمتر از اجاره اشخاص صحبت شده است ، لذا در جمع آوری مطلب پیرامون اجاره اشخاص با محدودیت روبرو شدم . و با توجه به اینکه مطالب موجود در متون فقهی در مورد اجاره ، غالباً در مورد اجاره اشخاص نیز صدق می کرد ، از آن جهت که اجاره اشخاص خود قسمی از اجاره می باشد ، از این رو در این رساله اجاره اشخاص را در کنار اجاره مورد بررسی قرار دادم .
هدف از طرح این موضوع ، آشنایی با اقسام اجاره از جمله اجاره اشخاص وبیان نمونه هایی از موارد کاربردی آن در جامعه کنونی می باشد و در این رساله حتی الامکان سعی کردم که موضوع را از دیدگاه فقهی و حقوقی مورد بحث قرار دهم و به سؤالاتی از قبیل آیا چنین اجاره ای صحیح می باشد یا خیر و ادله مشروعیت آن کدامند ؟، اجیر کیست وشرایط اجیر و مستأجر و وظایف آنها چیست ؟ ، موارد فسخ و بطلان چنین اجاره ای کدام است ؟ و سؤالاتی از این قبیل پاسخ دهم . در فصل اول به تعریف عقد ، عقد اجاره و اجاره اشخاص و ادله مشروعیت اجاره پرداختم . در فصل دوم از ماهیت عقد اجاره اشخاص وارکان آن ، اجرت و شرایط متعاقدین سخن به میان آمد ، در فصل سوم اجیر و حداقل و حداکثر مدت اجاره مورد بررسی قرار گرفت و همچنین رحم اجاره ای و اجیر گرفتن و اجیر شدن برای رضاع و عبادات مورد بحث قرار گرفت و در فصل آخر موارد فسخ و بطلان و نهایتاً قانون کار بیان گردید .  
لذا لازم به ذکر است که با توجه به رشد جامعه بشری و توسعه صنعت و تکنولوژی ، اجاره اشخاص شکل دیگری به خود گرفته و تحت عنوان قانون کار مطرح شده است و اجیر و مستأجر جای خود را به کارگر و کارفرما داده اند . با توجه به انطباق قانون کار و روابط کارگر و کارفرما با اجاره اشخاص ، بخشی از فصل آخر این رساله را به قانون کار اختصاص دادم .

۱-۱ عقد
۱-۱-۱ عقد در لغت
عقد در لغت به معنای بستن دو چیز است به یکدیگر به نوعی که جدا شدن یکی از دیگری سخت و دشوار باشد . مثل گره زدن ریسمان و نخ به ریسمان و نخ دیگری که از هم منفک نگردند و با یکدیگر تلازم و پیوستگی پیدا کنند . از اینرو علمای علم لغت در تعریف لغوی عقد را مقابل حلّ به معنای گشودن بکار برده اند .
در لسان العرب تحت ماده «عقد» آمده است : الَعقدْ نقیضُ الحُلِّ
و حل و عقده یعنی گشودن و بستن کنایه از انجام دادن امور است و همچنین عقد به معنای بستن ریسمان و بیع و عهد است .
در تاج العروس من جواهر القاموس تحت ماده «عقد» آمده : عقدُ الحُبلَ و البیعُ و العُهدُ یُعقِدْ عُقداً فأنعُقُدُ . (شَّدُهّ)
عقد در لغت به معنی بستن و گره زدن آمده و جمع آن کلمه «عقود» است . 
۱-۱-۲ عقد در شرع و اصطلاح حقوقی آن
عبارت است از قول متعاقدین یا قول از طرف یکی از متعاقدین و فعل از دیگری با ارتباط معتبر از حیث شرع . 
تعریف جامع :
عقد عبارت است از همکاری متقابل اراده دو یا چند شخص در ایجاد ماهیت حقوقی .اثر این ماهیت حقوقی ممکن است انتقال مالی از یک طرف به طرف دیگر در برابر عوض مانند انتقال بیع از بایع بـــــــه

خریدار در برابر ثمن معلوم در عقد بیع یا بلاعوض مانند انتقال رایگان مالی از مصالح به متصالح در عقد صلح بلاعوض باشد و یا اثر آن پیدایش تعهدی در ذمه هر یک از طرفها در برابر طرف دیگر ، مانند تعهد اجیر به انجام عملی در برابر مستأجر و تعهد مستأجر به پرداخت اجرت و یا تغییر تعهد مانند تغییر موضوع متعهد در تبدیل تعهد و یا زوال تعهد ، مانند از بین رفتن تعهد هر یک از دو طرف عقد ، در برابر زوال تعهد طرف دیگر ، به وسیله قرارداد باشد . 
عقد در اصطلاح حقوقی عبارت است از اینکه یک یا چند نفر در مقابل یک یا چند نفر دیگر متعهد به امری باشند و مورد قبول آنها باشد .  و وجه تناسب معنی اصطلاحی و معنی لغوی آنست که در اثر انعقاد بین دو نفر ، رابطه حقوقی ایجاد شود و آن دو را به یکدیگر مرتبط سازد .
۱-۲ تعریف اجاره
۱-۲-۱ اجاره در لغت
در اینکه «اجاره» از نظر لغوی چه صیغه ایست چند قول می باشد .
۱- اینکه اسم است برای اجرت یعنی فرد و کرایه
۲- ابن حاجب در کتاب «شافیه» گفته است که : « مصدر «آجر» بر وزن فاعل در باب مفاعله می باشد همانطور که مصدر دیگر آن باب «مؤاجره» می باشد . و برای اثبات قولش سه دلیل ذکر نموده است » .[ رجوع شود به «شرح نظام» ص ۱۳۴ ]
۳- مصدر باب افعال ( آجُر – یوجر – اجارهً ) است چنانکه مصدر دیگر از آن باب «ایجار» می باشد . و در توضیح این قول ، بعضی گفته اند که اجاره در اصل «اءجار» بوده که همزه قلب به یاء شده بخاطر کسره ماقبلش و گفته می شود «ایجار» همچنین می توان همزه را حذف کرد و بجای آن در آخرش تاء آورد یعنی بگوئیم «اجاره» .
۴- اسم مصدر است بمعنای ایجار .
۵- بهترین قول ، در آن قولی است که مرحوم نجم الائمه رضی استر آبادی در شرح «شرح شافیه» ، آن را اختیار کرده است ، و آن اینکه مصــدر از باب مجرد است ( یعنی أجُرُ یأجر إجاره به معنی اجیــر

شدن ) ، ولی غالباً به معنای مصدر از باب مزید فیه ( باب إفعال ) یعنی ایجار استعمال می شود .
و در توضیح بیشتر این قول می فرماید :
وزن ( مفاعله ) مصدر از باب مجرد ، در کلام عرب زیاد آمده مثل «وقایه» مصدر وقی  یقی و «کفایه» مصدر کفی یکفی . و نیز استعمال مصدر مجرد در معنای مصدر مزید فیه زیاد آمده مثل نبات که به معنای «انبات» استعمال شده در آیه «وانبتها نباتاً حسناً» و مثل نکاح به معنای انکاح و امثالهم .
بعضی دیگر آن را مصدر قیاسی دانسته اند و معنی آن را ثواب و جزای حسن بیان داشته اند  
مرحوم صاحب کتاب مسالک نیز می فرماید : «و هی فی اللَُغَهِ اسمُ الاجرَهِ و هی کِری الاَجیرِ لا مَصْدر آجَرَ یوجِرُ فانً مصْدرَهُ الایجارِ»  . و آن در لغت اسم اجرت است و همان کرایه اجیر می باشد نه مصدر آجر یوجر، و مصدرش ایجار است .
صاحب الفقه الاسلامی و ادلته در این زمینه نوشته است «معنی الایجارِ لغهً : بیعُ المنفَعهِ و مَعناهُ الشَرعیِ هو معناهُ اللُّغَویِ»  .
معنی ایجار از نظر لغوی ، بیع منفعت است و معنای شرعی آن ، همان معنای لغویش می باشد . و به صورت کلی نظر خود را در قالب اینکه اجاره در لغت بیع منافع است بیان کرده است .
شهید ثانی در شرح لمعه می گوید : اجاره مانند اقامه مصدر باب افعال است که گاهی بدون اعمال قواعد اعلال بصورت ایجار بکار می رود . اجاره مصدر ثلاثی مجرد نیز هست چنانکه فعل ( آجر) علاوه بر ماضی باب افعال گاهی ماضی باب مفاعله است : آجر یؤاجر مؤاجره .   
محمد جواد مغنیه می فرماید : « اجر و اجرت در لغت و عرف به یک معنی می باشد و از هر دو به عنوان جزا و عوض قول یا فعل تعبیر می شود ، یا منفعت خانه و یا مغازه و چهار پا و امثال آن ». 
نظر صحیح این است که اجاره مصدر سماعی برای فعل اَجُرُ است و همانطور که ایجار مصدر قیاسی

آجرُ مثل اکرمُ است ، اجاره نیز مصدر سماعی اجرُ است مثل ضَرُبُ . کما اینکه اجاره اسم است برای اجرت و اجرُ همان چیزیست که برای کرایه اجیر پرداخت می گردد .
۱-۲-۲ اجاره در اصطلاح فقه و حقوق اسلامی
علمای شیعه برای اجاره تعاریف گوناگونی کرده اند که قریب به اتفاق آنها مانند یکدیگرند و یا دارای اشتراکات زیادی هستند ، در عین حال هر کدام به جنبه ای اشاره کرده اند که دیگری بدان نپرداخته است ، لذا ناگزیر از بیان آن تعاریف هستیم :
شهید اول می فرمایند : « و هی العقدُ علی تَملیکِ المنَفعهِ المعلومَهِ بعوضٍ معلومٍ »  .
اجاره عبارتست از عقد بر تملک منفعت معلوم و مشخص در برابر عوض معلوم و مشخص .
شهید ثانی در توضیح کلام شهید اول می فرمایند : « عقد در تعریف شهید اول به منزله جنس است و شامل سایر عقود نیز می شود ولی قید «تملیک المنفعه» عقودی چون بیع و صلح که در آنها موضوع عقد ، عین است خارج می کند . و همچنین کلمه «بالعوض» وصیت بالمنفعه را خارج می کند چرا که وصیت در مقابل عوض نیست و قید «معلوم» صداق و مهریه زن را خارج می کند چرا که صداق در مقابل عوض معلوم نیست بلکه در مقابل بضع است که نامعلوم است و گاهی تا آخر عمر استمرار دارد و گاهی به واسطه طلاق یا مرض و … ادامه نمی یابد ».
علامه حلی می فرماید : « تملیکُ المنفعهِ بعوضٍ معلومٍ »
یعنی تملیک منفعت یک شیء در برابر عوض معلوم است . در این تعریف اشاره ای به زمان در اجاره ، اجاره منافع و سایر مباحث نشده و بصورت کلی بیان شده است .
مرحوم نجفی در جواهر می فرماید : « تملیکُ المنفعهِ المعلومهِ بِمُقابلهِ تملیکِ عوضٍ معلومٍ علی وجهِ اللُّزومِ » 
یعنی : تملیک منفعت معلوم در مقابل تملیک عوض معلوم بصورت لازم .

 

مرحوم نجفی با اضافه نمودن قید معلوم و الزامی بودن تملیک عوض در برابر تملیک منفعت تعریف کامل تری را بیان نموده است .
صاحب عروه می گوید :
« اجاره تملیک عمل اجیر یا عین مستأجره است در مقابل عوض . و ممکن است گفته شود حقیقت اجاره تسخیر و تسلیط بر عین مستأجره است با هدف انتفاع از عین مستأجره در مقابل عوض معلوم » .
علامه حلی در تبصره می فرماید :
« اجاره ایجاب و قبول است که دلالت بر تملیک منفعت در مدتی معلوم در مقابل عوض معلوم دارد ».
و مرحوم صاحی مسالک می فرماید :
« اجاره … احتیاج به ایجاب و قبول دارد … . » 
ایشان در بخشی دیگر از همین کتاب می فرماید : « اجاره در شرع عبارت است از تملیک منفعت خاص در برابر عوض معلوم و لازم … ».
تعریف کاملی که می توان از تعاریف ارائه شده توسط علمای شیعه بدست آورد و بیان نمود این است که :
اولاً : اجاره عقد است و عاقد و معقود علیه و صیغه در آن مطرح است لذا هبه و صدقه را خارج می کند.
ثانیاً : شامل تملیک منافع عین یا تملیک عمل اجیر است ، نه تملیک اصل عین لذا با عقد بیع متفاوت است .
ثالثاً : منافعی که به تملیک مستأجر در می آید باید معلوم باشد .
رابعاً : عوض در مقابل تملک منافع توسط مستأجر باید وجود داشته باشد لذا تبرعی و مجانی نخواهد بود .
خامساً : عوض نیز باید معلوم باشد لذا شامل صداق زن در عقد دائم نمی شود چون صداق در مقابل بضع است نه عوض معلوم .

 

سادساً : اجاره دائمی نیست بلکه موقت است و زمان باید در آن معلوم و محدود باشد .
با توجه به نکات فوق الذکر که از تعاریف علما دانسته می شود ، کاملترین تعریف را می توان اینگونه بیان نمود :
اجاره عقدی است موقت که در آن مستأجر مالک منافع معلوم عین مستأجره خواهد شد و در مقابل ، موجر مالک عوض معلوم خواهد شد .
۱-۲-۳ تعریف اجاره در قانون
در قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران نیز به ذکر تعریف اجاره پرداخته شده است . ماده ۴۶۶ قانون مدنی در تعریف اجاره می گوید : « اجاره عقدی است که به موجب آن مستاجر مالک منافع عین مستاجره می شود، اجاره دهنده را موجر و اجاره کننده را مستاجر و مورد اجاره را عین مستاجره گویند» .
کاتوزیان ، امامی و بندرچی در کتاب های خود ایراداتی را که بر این تعریف شده است بیان کرده اند که خلاصه آن ایرادات چنین است :
۱ – در این تعریف به معوض بودن اجاره اشاره ای نشده است .
۲ – بر لزوم موقت بودن این تملیک اشاره ای نشده است .
ایرادات وارد شده در ماده ۴۶۶ قانون مدنی گرچه قابل پذیرش است اما در مواد ۴۹۰ ،۴۶۸ و ۵۱۴ قانون مدنی مطرح شده و اگر ماده ۴۶۶ را کنار این سه ماده بنگریم ، نقصی در آن مشاهده نخواهد شد .
ماده ۴۹۰ قانون مدنی اجاره را عقدی معوض دانسته که منافع در آن به رایگان تملیک نمی شود .
ماده ۴۶۸ و ۵۱۴ قانون مدنی مالکیت مستأجر را بر منافع عین موقت دانسته بر خلاف مالکیت عین که دائمی است .

 

در نتیجه برابر قانون مدنی ، تعریف اجاره چنین است که « اجاره عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین منافع عین مستأجره را در مقابل عوض معلوم برای مدت معین تملیک می کند » .
این تعریف بر گرفته از نظرات فقهی علمای شیعه می باشد و نقصی درآن مشاهده نمی شود .
با توجه به آنچه از تعریف لغوی و اصطلاحی اجاره بیان شد ، به نظر می رسد مفهوم اجاره حقیقت شرعی ندارد بلکه همان معنای لغوی و عرفی آن در فقه اسلامی نیز به کار رفته است به همراه شروطی که توسط شارع مقدس برای آن بیان شده است . در نتیجه اجاره یک معنی بیشتر ندارد و آن معنی لغوی می باشد که در شرع و قانون نیز بکار رفته است .
۱-۲-۴ اقسام عقد اجاره
اقسام عقد اجاره عبارتند از :
۱ – اجاره بر منفعت عین
۲ – اجاره بر انجام کاری از طرف اجیر ( اجاره اشخاص )
موضوع مورد بحث ما اجاره اشخاص می باشد ، گر چه در فقه و قانون مدنی با ذکر عبارت عین مستأجره ، در اکثر متون فقهی اساس بر اجاره اشیاء گذاشته شده است ولی در عصر حاضر ، اجاره اشخاص اهمیت خاصی را تحت عنوان قانون کار ، در بر گرفته است .
۱-۲-۵ تعریف اجاره اشخاص در فقه و قانون :
جعفری لنگرودی می گوید : « اجاره اشخاص یا اجاره اعمال ، هر گونه عقدی است معوض که به موجب آن آدمی منافع عمل خود را در برابر گرفتن اجرت معین در اختیار طرف دیگر عقد قرار می دهد ».
کاتوزیان می گوید : « اجاره اشخاص عقدی است معوض که به موجب آن شخص در برابر اجرت معینی ملتزم می شود کاری را انجام دهد ».
ماده ۵۱۲ قانون مدنی می گوید : « در اجاره اشخاص کسی که اجاره می کند ، مستأجر و کسی که مورد اجاره واقع می شود ، اجیر و مال الاجاره ، اجرت نامیده می شود ».

۱ -۳ ادله جواز و مشروعیت اجاره در اسلام
مشروعیت اجاره ، تماماً مانند مشروعیت بیع و ازدواج دلیل نیست ، زیرا از ضروریاتی است که محلی برای بحث در اجتهاد و تقلید ندارد . با این وجود می پردازیم به ادله ای که جواز آن را ثابت می کند :
۱-۳-۱ آیات :
آیه اول : « قالتْ احداهُما یا ابَتِ اسْتَاْجِرهُ اِنَّ خَیرَ مَنْ اسْتَأجَرتَ القَوِیُّ الاَمینُ » ( سوره قصص ، آیه ۲۶ )
ترجمه : یکی از دو دختران حضرت شعیت ( ع ) به پدر گفت ، ای پدرم ، او را استخدام کن چرا که بهترین کسی که می توانی استخدام کنی ، کسی است که قوی و امین است .
این آیه در مورد اجیر کردن حضرت موسی ( ع ) از طرف حضرت شعیب ( ع ) سخن می گوید و در آن به صراحت بیان شده است که موسی ( ع ) به دلیل قوت جسم و امانتداری اش اجیر حضرت شعیب ( ع ) گردید .
علامه طباطبایی در ذیل این آیه فرموده اند : « اینکه استجار را بدون قید ذکر فرموده ، بیانگر این معناست که موسی (ع) برای حضرت شعیب ( ع ) در تمامی حاجت هایش اجیر شود و در واقع قائم مقام شعیب در همه کارهایش گردد ».
آیه دوم : « قالَ اِنّی اُریدُ اَنْ اُنکِحَکَ اِحدَی ابْنَتَیّ هاتَیْنِ عَلی اَنْ تاجُرَنی ثَمانِِیَ حِجَجٍ … »(سوره قصص آیه ۲۷) .
ترجمه : ( حضرت شعیب به موسی (ع) پیشنهاد دادند که ) : من می خواهم یکی از دخترانم را به نکاح تو درآورم در مقابل اینکه تو به مدت ۸ سال خود را اجیر من کنی .
مرحوم فاضل مقداد پیرامون این دو آیه می فرماید : دو آیه فوق دلالت بر مشروع بودن عقد اجاره می کند اگر چه در شریعت دیگر وارد شده است ولی چون نسخ نشده ، مورد استناد قرار میگیرد .
ایشان ضمن آنکه با استفاده از دو آیه ذکر شده مشروعیت اجاره را ثابت می کند به رفع شبهاتی که ممکن است بر دلالت دو آیه بر جواز عقد اجاره وارد شود پاسخ می دهد که به اختصار آنها را بیان می کنیم.

اشکال :
آیات یاد شده سرگذشت حضرت موسی و شعیب پیامبر را بیان فرموده و حداکثر دلالت آن جواز عقد اجاره در آئین آن دو پیامبر می باشد ، به چه دلیل می توان پذیرفت که در شریعت مقدس اسلام نیز حکم به جواز اجاره صادر شده است ؟
پاسخی که به این اشکال داده شده چنین است :
اولاً : اصل عدم نسخ احکام شریعت های پیشین است و اگر کسی ادعا کند احکام شریعت قبلی نسخ شده ، دلیل لازم دارد و چون دلیلی بر نسخ این حکم وجود ندارد پس در شریعت اسلام نیز معتبر خواهد بود . به عبارت دیگر اگر این حکم جزء احکامی بود که خاص امت های پیشین باشد و مصلحتی برای ادامه آن در امت های بعدی ملاحظه نمی شد ، بر خداوند رحیم لازم می آمد که آن را نسخ نماید و چون نسخ نکرده حکم به جواز آن صادر می شود .
ثانیاً : عقد اجاره از جمله قوانینی است که در تحکیم نظام اجتماعی انسانها نقش حائز اهمیتی دارد ، زیرا نوع بشر برای ادامه حیات خود به یکدیگر نیاز دارند و امکان ادامه حیات به صورت فردی برای انسانها وجود ندارد ، از طرفی ، برطرف کردن نیازهای دیگران بر کسی واجب نیست بلکه آنها می توانند در ازای برطرف کردن نیاز شخص محتاج ، عوضی را مطالبه نماید و مطالبه عوض از طرف شارع تشریع شده و این همان شکل عقد اجاره است .
ثالثاً : احتیاج انسانها در زندگی اجتماعی خود به یکدیگر امری خاص یک زمان و عصر نیست بلکه در تمامی اعصار وجود دارد بنابراین نمی توان گفت شارع مقدس در یک عصر و دوره برای تشویق مردم به کمک به یکدیگر اجاره را جائز دانسته ولی در اعصار بعدی با همان شرایط این حکم را لغو نماید ، زیرا چنین عملی بلا دلیل و قبیح خواهد بود و صدور قبیح از طرف خداوند حکیم محال است .  
آیه سوم :
« … فاِنْ اَرْضَعْنَ لَکُم فَاتوُهُنَّ اُجورَهُنَّ وَ ْاتَمِرُوا بَینکُم بِمَعرُوفٍ وَ اِنْ تَعاسَرتُم فَسَتُرْضِعُ لَهُ اُخْری ».(سوره طلاق ، آیه ۶) .
ترجمه : اگر زنهای طلاق داده شده حاضر شدند فرزندانتان را شیر دهند اجرتشان را بپردازید و با

 

یکدیگر بخوبی مشورت کنید و اگر به توافق نرسیدید زن دیگری کودک را شیر دهد.
علامه طباطبایی در تفسیر این آیه می فرماید اگر حاضر شدند نوزاد را شیر دهند بر شما مردان است که اجرت شیر دادن آنها را بپردازید چون اجرت رضاعت ، در حقیقت نفقه فرزند است که به گردن پدر می باشد . درباره فرزند خود مشورت کنید تا به نحوی پسندیده و عادی به توافق برسی به طوری که هیچ یک از شما و فرزندانتان متضرر نشوید ، نه مردان با دادن اجرت زیادتر از حد معمول و نه زنان با مزد کمتر گرفتن و نه فرزند با کمتر از دو سال شیر خوردن متضرر گردد .
ایشان همچنین در ادامه روایتی از امام صادق ( ع ) نقل کرده ، می فرماید : « امام صادق ( ع ) فرمودند : هرگاه مردی همسرش را که آبستن است طلاق دهد باید نفقه او را بدهد تا فرزند به دنیا آید ، همچنین اگر فرزند را بدنیا آورد ، مزد شیر دادنش را بدهد و نباید به او ضرر بزند مگر آنکه شیر دهی پیدا کند که مزد کمتری بگیرد و اگر مادر طفل حاضر شد به آن مزد کمتر فرزندش را شیر دهد ، البته او مقدم است بر بیگانه لذا تا روزیکه بچه شیر می خورد مادر مزد می گیرد و او را شیر می دهد ». 
نتیجه ای که از آیه و تفسیر علامه و روایت امام صادق ( ع ) به دست می آید ، این است که حکم جواز اجاره بصورت روشن بیا ن شده است .
علاوه بر سه آیه ذکر شده که علمای شیعه و سنی به آن تمسک جسته اند ، دو آیه دیگر وجود دارد که اختصاصاً علمای شیعه به آن استناد کرده اند ، آن آیات عبارتند از :
آیه اول : « …فَما اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ فَاتُوهُنَّ اُجُورَهُنَّ فَریضَهً » . (آیه ۲۴ ، سوره نساء)
ترجمه : اگر با زنان قرار کردید که فلان مدت از آنان کام گرفته و فلان مقدار اجرت به او بدهید ،‌واجب است اجرتشان را بپردازید .
علامه طباطبایی در تفسیر این آیه می فرمایند : مراد از استمتعتم « متعه » است و عقد دائم نیست زیرا در عقد دائم اجرتی در کار نیست و آنچه در نکاح دائم داده می شود مهریه و صداق است و مهمتر اینکه استمتاع شرط دادن اجرت قرار گرفته و می فرماید اگر از زنی استمتاع بردید واجب است اجرت وی را

 

بدهید در حالی که در عقد دائم ‌،‌ استمتاع برای دادن مهر شرط نیست و وقتی مردی زنی را عقد دائم نماید به محض تمام شدن عقد مهر بر ذمه اش خواهد آمد .
مرحوم علامه گرچه بطور مستقیم در صدد اثبات جواز اجاره نیست ولی از کلامشان به روشنی فهمیده می شود که اجاره زن برای تمتع و پرداخت مزد که همان متعه می باشد ، جائز و بلا اشکال است .
آیه دوم : « … وَرَفَعْنا بَعْضَهُم فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِّیَتَّخِذَ بَعْضُهُم بَعْضاً سُخْرِیًّا » (سوره زخرف ‌، آیه ۳۱)
ترجمه : بعضی را به درجاتی بالاتر از بعض دیگر قرار می دهیم تا بعضی ، بعض دیگر را برای خدمت خود مسخر کنند .
مرحوم علامه در تفسیر این آیه می فرمایند :
« تسخیر هر چیزی به معنای راندن قهری آن به سوی غرض مخصوص است و سخری نام همان چیزیست که مقهور واقع شده و آن را بسوی اراده و خاص خود سوق می دهد .
و در ادامه می فرماید : کثرت حوایج انسانها در زندگی دنیا آنقدر زیاد است که فرد فرد انسانها نمی توانند همه آنها را در زندگی فردی خود براورده نمایند و مجبورند بطور اجتماعی زندگی کنند از اینرو است که :
اولاً : بعضی بعض دیگر را به خدمت خود می گیرند و از آنها استفاده می کنند .
ثانیاً : اساس زندگی را تعاون و معاضدت یکدیگر قرار می دهند و نتیجه آن می شود که افراد اجتماع هر یک هرچه دارد با آنچه دیگران دارند معاوضه می کنند . مانند مخدومی که خادمی را برای خدمت خود مسخر کرده و خادم هم مخدوم را برای پولش مسخر کرده است و همچنین هر دسته از طبقات اجتماع ، مسخر طبقات دیگر و خود مسخر کننده آن است ».
۱-۳-۲ روایت
روایاتی که توسط شیعه بیان شده است عبارتند از :
روایت اول : روی ابوهریره ان النبی قال : « اعطُوا الاَجیرَ اُجْرَتِه قَبْلَ اَنْ یَجفَ عَرَقُه » .

ترجمه : ابو هریره از رسول اکرم (ص) نقل می کند که آن حضرت فرمودند : اجرت اجیر را قبل از خشک شدن عرق او بپردازید .
روایت دوم : روی ابوسعید الخدری و ابوهریره ان النبی (ص) قال : « مَنِ اسْتَأجرَ اَجیراً فَلْیُعلمه اَجْرَه »
ترجمه : ابوسعید و ابو هریره روایت کرده اند که رسول اکرم (ص) فرمودند : « کسی که اجیری را اجاره می کند اجرتش را باید معلوم کند .»
روایت سوم : روی ابن عمران النبی قال : « ثلاثهً انا خَصْمُهُم یومَ القیامهِ رَجُل باعٍ حراً فَاَکلَ ثمََنَه وَ رَجُلٌ اسْتَأجرَ اجیراً و اسْتُوفی مِنْه و لَمْ یُوفّه اَجرَه وَ رَجُلٌ اعْطانی صَفقَتِه ثُمَّ عذر» .
ترجمه : ابن عمر روایت کرد که رسول مکرم اسلام فرمودند : « در روز قیامت سه گروهند که من با آنها خصم و دشمن هستم ، گروهی که شخص آزاد را بفروشد و قیمت آنرا بخورد . گروهی که شخصی را اجیر کنند و اجیر مطالبه حق خود کند ولی مزد او را نپردازند و گروهی که …»
روایت چهارم : روت عاشیه ان النبی و ابابکر اسْتَأجر رَجُلاً مِنْ قَبیلهِالدیلِ لِلْهِدایهِ إلی المَدینه .
ترجمه : عایشه روایت کرد که رسول اکرم (ص) و ابابکر هنگام هجرت به مدینه مردی از قبیله الدیل را برای راهنمایی مسیر اجاره کردند .
روایت پنجم : عن ابی عبداله (ع) فی الحَمالِ و الاَجیرِ قال : « لا یَجُف عَرَقُه حَتّی تعطیهِ اُجْرَتَه» 
ترجمه : از امام صادق (ع) در خصوص حمال و اجیر روایت شده که فرمودند : « قبل از خشک شدن عرقش اجرتش را بپردازید » .
روایت ششم : عن شعیب قال : « تَکارینا لِاَبی عَبدِاله (ع) قوماً یعمَلونَ لهُ فی بُستانٍ لهُ و کانَ اجَلُهم الی العَصرِ قالَ فَلما فَرَغُوا قالَ لِمعتب اعْطِهُم اُجُورَهُم قَبْلَ اَنْ یَجفَ عَرَقُهم .» 
از شعیب روایت شده که گفت برای حضرت امام صادق (ع) عده ای را اجاره کردیم تا در باغ کار کنند و اتمام وقت کار آنها عصر بود و زمانیکه از کار فارغ شدند امام (ع) به متعب فرمود اجرت آنها را قبل از

خشک شدن عرقشان بپردازید.
روایت هفتم : عن ابی عبداله (ع) قال : « مَنْ کانَ یُؤمنُ بِاللهِ وَ الیَوم الاخَرِ فَلا یَسْتَعْمَلنَ اجیراً حَتّی یُعلمَ ما اجره » .
ترجمه : از امام صادق (ع) روایت شده که فرمودند هر کس که ایمان به خدا و روز قیامت دارد نباید اجیری را بکار گیرد مگر آنکه اجرت اجیر را از قبل معین کرده باشد .
روایت هشتم : قال رسول الله (ص) « مَنْ ظَلَم َاجیراً اُجرَته اَحبَطَ اللهُ عَمَلهِ وَ حَرّم اللهُ عَلیهِ ریحَ الجَنَهِ ».
 ترجمه : رسول اکرم (ص) فرمودند هر کس نسبت به اجرت اجیر ظلم کند خداوند عملش را نابود کرده و بوی بهشت را بر وی حرام می کند .
روایت نهم : فی وصیه النبی (ص) لعلی (ع) قال :« یا علی …. وَمَن منعَ اَجیراً اُجرَتَهِ فَعَلیهِ لَعْنَهُ اللهِ … » .
ترجمه : در وصیت نبی اکرم (ص) به علی (ع) است که فرمودند ، ای علی … و هر کس اجرت اجیر ر ا نپردازد لعنت خدا بر او خواهد بود .
روایت دهم : « اِنَّ اللهَ غافِرُ کُل ذَنْبٍ اِلّا مَنْ اَحدَثَ دیناً اؤ اغْتَصبَ اجیراً اُجْرَته » .
روایات ذکر شده حاکی از جواز عقد اجاره در فقه شیعه می باشد چرا که اگر اصل اجاره مورد شک و تردید تود پرداختن به جزئیات آن از لسان معصوم (ع) مفهومی نداشت ، بنابراین بیان و تأکید معصوم بر روشن شدن جزئیات اجاره ، مبتنی بر صحت آن از نظر معصوم (ع) می باشد .
۱-۳-۳ اجماع
درقول علی (ع) ، ابن عباس ، عبداله بن عمر ، عبدالرحمن ابن عوف و رافع بن خدیج اجماع است که : « پس اجاره داد حضرت علی (ع) خود را به یک یهودی تا اینکه آب بیاورد برایش در مقابل هر سطل به خرمایی و خرماها را جمع کرد و پیش رسول خدا ( ص ) برد و آنرا خوردند ».
۱-۳-۴ عقل
عقل اجاره را از متممات نظام اجتماعی نوع بشر می دانند . لازم به توضیح است که بعضی از امور از ضروریات تحقق و بقای اجتماعی است که آنها را از اصول نظام اجتماعی نوع بشر می نامند و بعضی چیزها از کمالات اجتماع است که آنرا متمم نظام اجتماعی می نامند . بنا بر اینکه اجاره از متممات نظام اجتماعی بشر است ، انسان به آن نیازمند است ، زیرا همانطورکه می دانیم انسانها به تنهایی نمی تواند زندگی کنند و نیاز به همکاری یکدیگر دارند ، در حالیکه برکسی واجب نیست به کارها و نیازهای دیگران بپردازد ، لذا اگر کسی انجام کاری را از دیگران درخواست کند ، لازم نیست که مجانی انجام دهد بلکه جایز است بابت انجام آن مزد بگیرد و درخواست او را انجام دهد . به این جهت معاوضه بر منفعت تشریع شده است . بنابر این ثابت شد که اجاره مشروع است و این اصل عقلی ، مشروعیت آن را ثابت می کند و اثبات مشروعیت آن مطلوب مستدل می باشد .   
ابو عبداله قرطبی نیز با فاضل مقداد موافق است .
موارد ذکر شده مثبت جواز و مشروعیت اجاره اشخاص نیز می باشد .
۱-۴  تفاوت جعاله و اجاره :
جعاله : ملتزم شدن به مال معینی است برای انجام عمل ، خواه عامل معلوم باشد ، خواه مجهول .
در مورد تفاوت آن با جعاله امام در تحریر الوسیله می فرماید : بین اجاره بر عمل و جعاله فرقهایی است :
۱ – در اجاره عمل ، مستأجر عمل را از اجیر و اجیر ، اجرت را از مستأجر ، با خود عقد ، مالک می شود ، بر خلاف جعاله ، زیرا جعاله اثری ندارد جز این که عامل بعد از انجام عمل ، جعلی را که قرار داده شده ، مالک می شود .
۲ – اجاره از عقود است و بنا بر اقوی ، جعاله از ایقاعات  .
مرحوم مغنیه تفاوت های دیگری را بر آن افزوده است :
۳ – اجاره از دو طرف عقد لازم است اما جعاله عقد جایز می باشد و از جانب جاعل و عامل ، قبل از شروع به عمل ، و از جانب عامل ، بعد از شروع نیز جایز است ، زیرا عامل پیش از انمام عمل حق رجوع دارد ولی مستحق چیزی نیست .
۴ – عامل در جعاله می تواند مجهول باشد ، ولی در اجاره نمی تواند ، زیرا طرفین عقد در اجاره ، اعم از موجر و مستأجر و یا مستأجر و اجیر ، باید معین باشند .
۵ – اجیر با نفس عفد در اجاره ، مالک اجرت می شود خواه مالک او را به کار گیرد و یا بدون عمل رهایش کند ، ولی در جعاله ، عامل بعد از انجام عمل ، مالک اجرت می شود .
۶ – در جعاله جایز است که ملتزم ، مالک نباشد ، مثلاً اجنبی بگوید : هر کس کیف گمشده فلانی را پیدا کند و بیاورد ، ده درهم اجرت به او تعلق می گیرد . ولی در اجاره صحیح نیست که شخص بگوید : هر کس لباس فلانی را بدوزد ، این مقدار اجرت دارد .
۷ – در جعاله جایز است وصف شیئی که جعل بر آن قرار گرفته ، مجهول باشد ، بطوری که در اجاره چنین نمی باشد .
۸ – در جعاله ، عامل می تواند بچه نابالغ یا صغیر باشد ، اگر چه بدون اذن ولی باشد ، اما در اجاره ، اهلیت طرفین عقد شرط است .
۹ – دایره اجاره وسیعتر از جعاله است ، زیرا در مورد اجاره معلوم بودن عمل از حیث زمان و مکان و وصف و غیر اینها شرط است ، بر خلاف جعاله …

 

منابع :
۱-    القرآن الکریم .
۲-    ابن براج ، قاضب عبدالعزیز ، المهذب ، مجموعه ینابیع الفقهییه ، مؤسسه فقه شیعه ، بیروت ، ۱۴۰۱ ق. 
۳-    ابن حمزه ، عماد الدین محمدبن علی طوسی ، الوسیله ، مجموعه ینابیع الفقهییه ، مؤسسه فقه شیعه ، بیروت ، ۱۴۰۱ ق .
۴-    ابن رشد ، بوایه المجتهد ، بیروت ، بی تا
۵-    ابن قدامه ، ابو محمد عبداله بن احمد ، المغنی ، چاپ دار المنار .
۶-    ابن منظور ، لسان العرب ، دارالاحیا التراث العربی ، بیروت ، ۱۴۱۷ ق .
۷-    اردبیلی ، احمد ، مجمع الفائده و البرهان ، جامعه مدرسین ، قم ، ۱۳۶۶
۸-    اصفهانی ، شیخ محمد حسین ، رساله اجاره ، جامعه مدرسین ، قم ، ۱۴۱۸ ق .
۹-    امامی، اسدالله، مطالعه تطبیقی نسب در حقوق ایران و فرانسه، تهران، چاپ اول، ۱۳۴۹ .
۱۰-    امامی، سیدحسن، حقوق مدنی، ج ۱ و ۲، تهران، انتشارات یلدا، ۱۳۷۳ .
۱۱-    انصاری ، مرتضی ، المکاسب ، حاشیه کلانتر ، بیروت ، ۱۴۱۰ ق .
۱۲-      بروجردی عبده، محمد، حقوق مدنی، تهران، انتشارات علمی، ۱۳۲۹.
۱۳-      بحرانی ، یوسف ، حدائق الناصره ، بی تا
۱۴-    الجزیری ، عبدالرحمن ، الفقه علی المذاهب الاربعه ، چاپ مصر ، دار الکتاب اهری .
۱۵-    الجبلی العاملی، زین الدین، الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، قم، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، چاپ سوم ، ۱۳۷۵ .
۱۶-    جعفری لنگرودی ، محمد جعفر ، مبسوط ترمینالوژی حقوق ، دانشنامه حقوقی ، طرح اصلاح قانون مدنی .
۱۷-      همان ،دائره المعارف حقوق مدنی و تجارت، تهران، انتشارات سپهر. ۱۳۷۲.
۱۸-      همان ، مبسوط در ترمینولوژی حقوق ، تهران: گنج دانش ، ۱۳۷۸ .
۱۹-    همان ، حقوق تعهدات ، قانون مدنی ، تهران ، گنج دانش ، ۱۳۸۱ .
۲۰-    همان ، طرح و اصلاحات قانون مدنی ، تهران ، گنج دانش ، ۱۳۸۱ .
۲۱-    الحر العاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ۱۳۹۰ ه‍. ق .
۲۲-    حر عاملی ، محمدبن حسن ، وسائل الشیعه ،  بیروت ، ۱۴۱۵ ق .
۲۳-    حرم پناهی، محسن، «تلقیح مصنوعی»، مجله فقه اهل بیت، ش ۹ و ۱۰، سال دوم، ۱۳۷۶ .
۲۴-    حسینی عاملی ، سید محمد جواد ، مفتاح الکرامه فی شرح قواعد علامه ، بیروت  ،۱۴۱۶ ق .
۲۵-    حکیم ، سید محسن ، مستمسک العروه الوثقی ،  بیروت ، ۱۴۰۱ق .
۲۶-    حلی، ابن ادریس ، السرائر ، مجموعه ینابیع الفقهییه ، بیروت ، ۱۴۱۰ق .
۲۷-    حلی، علامه ، قواعد الاحکام ، مجموعه ینابیع الفقهییه ، بیروت ، ۱۴۱۰ق .
۲۸-    همان ، تبصره المتعلمین ، اسلامیه ، تهران ، ۱۳۸۸ ق .
۲۹-    همان ، تذکره الفقهاء ، تهران ، ۱۳۸۸ ق .
۳۰-    همان ، مختلف الشیعه ، بیروت ، ۱۴۲۰ق .
۳۱-    همان ، تذکره الاحکام ، چاپ سنگی ، تهران ، بی تا .
۳۲-    حلی، محقق اول ، شرایع الاسلام ، بیروت ، ۱۴۰۵ق .
۳۳-    حلی، یحیی بن سعید ، الجامع الشرایع ، مجموعه ینابیع الفقهییه ، بیروت ، ۱۴۱۰.
۳۴-    حنفی ، علاء الدین ابوبکر بن مسعود کاشانی ، بدائع الضائع فی ترتیب الشرایع ، چاپ مصر ، ۱۴۱۷ .
۳۵-    حنفی، ابن نجیم ، زین الدین ، البحر الرائق شرح کلز الدقائق، چاپ مصر ، مطبعه الجمالیه ، بی تا .
۳۶-    خوئی ، سید ابوالقاسم ، مصباح الفقاهه ، بیروت ، ۱۴۲۰ق .
۳۷-    خاوری ، محمد رضا ، حقوق بانکی ، تهران ، بی تا
۳۸-    همان ،  المستند فی شرح العروه الوثقی ، مقرر آیت اله شهید شیخ مرتضی بروجردی ، بیروت ، ۱۴۲۱ق .
۳۹-    راوندی ، فقه القرآن ، مجموعه ینابیع الفقهییه ، بی تا .
۴۰-    رضایت نیا معلم، محمدرضا، «نظریه ها- قوانین و مبانی مشروعیت باروری پزشکی»، فصلنامه رهنمون، تهران، سال اول، دوره جدید ، ۱۳۸۲ .
۴۱-    زبیدی ، سید محمد مرتضی الحسینی الواسطی ، تاج العروس .
۴۲-    السیوری ،جمال الدین مقداد بن عبداله ، ( فاضل مقداد )،کنزالعرفان، مرتضویه ، تهران، ۱۳۴۳ ش .
۴۳-    همان ، تنقیح الرائع .
۴۴-    سپهری ، محمدرضا ، حقوق بنیادین کار ، مؤسسه کار و تأمین اجتماعی ، ۱۳۸۱ ش .
۴۵-    سرخسی ، المبسوط ، بیروت ، ۱۴۱۵ق .
۴۶-    سنهوری ، عبدالرزاق ، الوسیط ، بیروت ، ۱۴۱۲ ق .
۴۷-    شهید ثانی ( زین الدین بن احمد الشامی العاملی ) ،  شرح لمعه ، کلانتر ، بیروت ، ۱۴۰۵ .
۴۸-    همان ، مسالک الافهام ، معارف اسلامیه قم ، ۱۴۱۸ ق .
۴۹-    همان ، روضه البهیه ، انتشارات دارالعلم ، تهران ، بی تا .
۵۰-    شهیدی ، مهدی ، اصول قراردادها و تعهدات ، عصر حقوق ، ۱۳۷۹ ش .
۵۱-    شیخ صدوق ، محمد بن علی بابویه قمی ، المقنع فی الفقه ، سلسله ینابیع الفقهیه ، بی تا .
۵۲-    شیخ طوسی، ابو جعفرمحمد بن حسن ، مسائل الخلاف ، چاپ تابان ، تهران ۱۳۸۲ ق .
۵۳-    همان ، النهایه فی الفقه و الفتاواء ، مجموعه سلسله ینابیع الفقهیه ، بی تا .
۵۴-    شعرانی ، المیزان الکبیری ، بی تا
۵۵-    صافی گلپایگانی، لطف الله، استفتائات پزشکی، تهران، م

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.